بازگشت

برزخ يكي از منبري هاي امام حسين كه داراي شغل غير حلالي بود


حضرت آية الله سيد عبدالحسين دستغيب اين قضيه رانقل كرده اند:

بيش از سي سال قبل روضه خواني، به نام «شيخ حسن» بود كه چند سال آخر عمرش را به شغل حرامي سرگرم بود! پس از مردنش، يكي از خوبان او را در خواب مي بيند در حالي كه او برهنه و چهره اش سياه است و شعله هاي آتش از دهان و زبان آويزانش بالا مي رود. اين منظره آنقدر وحشتناك بود، كه آن شخص فرار مي كند!

پس از گذشتن ساعتي و طي عوالمي، باز او را مي بيند و لكن اين مرتبه او در فضاي


فرح بخش است وچهره ي سفيد دارد و با لباس است و روي منبر نشسته و خوشحال است.

بيننده ي خواب نزد آن روضه خوان مي رود و مي پرسد: شما «شيخ حسن» هستيد؟ مي گويد: بلي. مي پرسد: شما همان شخصي هستيد كه در آن حالت عذاب و شكنجه بوديد؟ مي گويد: بله.

آنگاه كه سبب دگرگون شدن حالش را مي پرسد: ايشان پاسخ مي دهد: آن حالت اولي، در برابر ساعاتي است كه در دنيا به كار حرام سرگرم بودم و اين حالت خوب، در برابر ساعاتي است كه از روي اخلاص، از حضرت سيدالشهداء اباعبدالله الحسين عليه السلام ياد مي نمودم و مردم را مي گرياندم و تا اينجا هستم در كمال خوشي و راحتي مي باشم و چون آنجا مي روم حال من همان گونه است كه ديدي!

به او گفت: حال كه چنين است، از منبر پايين نيا و آنجا نرو! گفت: نمي توانم! آنها مرا مي برند. [1] .


پاورقي

[1] داستانهاي شگفت ص 408 - کرامات الحسينية ج 2، ص 129.