بازگشت

شفاي چشم پدر سيد محمد جعفر سبحاني


عالم متقي سيد محمد جعفر سبحاني، امام جماعت مسجد آقالر فرمود:

در خواب محل اجابت دعا را در زير قبه ي حضرت امام حسين عليه السلام به من نشان دادند و آن قسمت بالاي سر مقدس بود تا جايي كه با قبر جناب حبيب بن مظاهر اسدي (رحمة الله عليه) محاذي بود.

در سفري كه با مرحوم والد به كربلا مشرف شديم، پدرم ناگهان چشم درد گرفت و از هر دو چشم نابينا شد!

من سخت ناراحت شدم و در زحمت بودم. زيرا بايد دائما مراقبش باشم و دستش را بگيرم و حوائجش را برآورده كنم.

يك روز به حرم مطهر مشرف شدم و در همان جاي اجابت دعا عرض كردم: «يا


سيدالشهدا، چشم پدرم را از شما مي خواهم!» در همان شب وقتي به خواب رفتم، در عالم رؤيا ديدم كه شخص بزرگواري به بالين پدرم آمد و دست مباركش را بر چشم پدرم كشيد و به من فرمود: اين چشم! ولي اصل خراب است!؟

چون بيدار شدم، ديدم هر دو چشم پدرم خوب و بينا شده است. ولي معني كلمه ي «اصل خراب است» را ندانستم، تا اينكه سه روز از اين قضيه گذشت و پدرم از دنيا رفت؛ آنگاه معني آن كلمه واضح شد. [1] .


پاورقي

[1] داستانهاي شگفت ص 228 - کرامات الحسينية ج 1، ص 69.