بازگشت

مرد مسيحي براي بچه دار شدن


آية الله نور الدين ميلاتي فرمودند كه حاج علي قنادي كربلايي براي من اين قضيه را نقل كرد:

زماني كه ساكن بغداد بودم، همسايه اي مسيحي داشتم كه پسري به نام فاضل داشت. از او سؤال كردم به چه مناسبت اسم پسرت را فاضل گذاشته اي؟!

همسايه گفت: من فرزند نداشتم. به كربلا رفتم و از حضرت اباالفضل العباس عليه السلام خواستم كه نزد خداي بزرگ واسطه بشود، تا خدا پسري به من عنايت كند و در آنجا عهد كردم كه اگر داراي پسري شدم، اسمش را فاضل بگذارم.

خدا به من فرزند پسري عنايت كرد. طبق مراسم مسيحيان، او را به كليسا نزد كشيش بردم، تا مراسم لازم را انجام دهد و اسم وي را در دفتر ثبت نمايد. به او گفتم اسمش را فاضل بگذارد. او قبول نكرد و گفت: اين اسم از اسامي مسلمانهاست، و خودش يك نام ديگر براي فرزندم گذاشت و بالاخره بعد از مدتي آن بچه مرد!

دوباره متوسل به حضرت اباالفضل عليه السلام شدم و باز عهدي بستم و خدا به من فرزندي داد وپس از تولد وي دوباره به كليسا رفتم. اين بار نيز قبول نكرد كه وي را در ليست اسامي مسيحي با نام فاضل ثبت كنند، و مجددا خود كشيش نامي روي او گذاشت و من هم چيزي نگفتم. ولي پس از مدتي باز آن بچه هم فوت شد!


بار سوم به حرم مطهر رفتم و ضمن توسل به حضرت عباس عليه السلام گفتم: اين دفعه اگر پسري به من عنايت فرماييد، قول مي دهم كه ديگر وي را به كليسا نخواهم برد!

اين دفعه كه خدا اين فرزند را به من داد، ديگر به كليسا مراجعه نكردم و خودم اسمش را فاضل گذاشتم. به بركت آن حضرت، اين بار او زنده ماند و نمرد. [1] .


پاورقي

[1] چهره‏ي درخشان، ج 1، ص 551.