بازگشت

تشبيه به اصحاب كهف


(انهم فتبة آمنوا بربهم و زدناهم هدي). [1] .

راستي كه آنان(اصحاب كهف)جواناني بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما بر هدايتشان افزوديم.

اين بخش از آيه، آغاز نقل داستان اصحاب كهف است كه خداوند، خود عهده دار بيان آنان شده، مقدم بر هر چيزي از آنان با عنوان «فتية آمنوا بربهم» ياد فرموده است؛

يعني جوانمرداني كه با اراده ي خود، به خدا ايمان آوردند. آن گاه مي افزايد كه ما هم بر هدايت آنان افزوديم و لازمه اين كه خود هدايت يافته باشند و خداوند هم بر هدايت آنان بيفزايد، اين است كه به اسرار و رموز جهان هستي پي ببرند، حجاب ها براي آنان كنار برود، با عالم غيب در رابطه باشند و همواره از راهنمايي هاي آسماني بهره گيرند.

حضرت سيدالشهدا، حسين بن علي عليهماالسلام پس از شهادت، اين آيه را در انظار عموم تلاوت كرد.

عالم بزرگ و تهذيب كننده نفوس، مرحوم حاج شيخ جعفر شوشتري رحمة الله در بيان ارتباط امام حسين با سوره هاي قرآن مجيد، هنگامي كه به سوره ي كهف مي رسد، مي گويد:

از سر مطهر، هنگامي كه بر نيزه بود، شنيده شد كه سوره ي كهف را قرائت مي كند. پس زيد بن ارقم شنيد كه آيه ي(أم حسبت أن أصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا)و ديگران در شام شنيدند كه اين آيه را تلاوت مي كرد:(انهم فتية آمنوا بربهم و زدناهم هدي). [2] .

به نظر مي رسد كه در قرائت اين آيه ي كريمه، هدفي وجود داشته است و سر مطهر، با توجه به آن، آيه ي ياد شده را قرائت مي كرد. تصور ما اين است كه حضرت، با تلاوت اين آيه مي خواست حركت خود و ياران گران قدرش را يادآوري كرده، مصداق روشني براي آيه ي كريمه، در زمان خود ارائه كند.

آري، امام حسين، خود و برادران، فرزندان، برادرزادگان و ديگر عزيزان خود را مصداق اين آيه، قلمداد كرد و از رهگذر قرائت آن، حال خود را شرح مي داد كه عزيزان سرافرازي كه در حادثه ي خونين كربلا جان دادند و به مقام رفيع شهادت نايل گرديدند، جوانان و جوان مردان برومندي بودند كه سرلوحه كارشان ايمان به خدا بود.

خداوند متعال نيز بر هدايت آنان افزود و به بالاترين درجات هدايت رسيدند و به مقام والاي شهادت در راه خدا دست يافتند.

اگر آن چنان كه اين عالم بزرگوار فرموه است، سر مطهر، اين آيه را در شام خوانده باشد، حضرت به نكته بسيار لطيف و مهمي اشاره فرموده است؛ زيرا بيش تر مردم شام، در مدرسه ي گمراهي آل ابي سفيان، آن شجره ي خبيثه بار آمده بودند و امام حسين و ياران او را خروج كنندگان بر خليفه ي مسلمين مي دانستند؛ چنان كه مردي محاسن سفيد از آنان، به مقابل امام زين العابدين آمد و از قتل حسين و اسارت خاندان او و پيروزي يزيد شادماني كرد. از اين رو، سر مطهر امام حسين عليه السلام در شام اين آيه را قرائت كرد تا به آن مردم بدبخت و فريب خورده و نادان بگويد: كدام خارجي و چه خروجي؟ اي بيچاره مردم بدبخت و گمراه! آناني كه در كربلا به دست شما به شهادت رسيدند و امروز سرهاي از تن جداي آنان را به شهر شما آورده اند، جوان مرداني باصفا و باوفا بودند كه ايمان به خداي متعال آوردند و او نيز غير از آن نورانيت ايماني كه خود داشتند، بر هدايت آنان افزود و نورانيتشان را چند برابر كرد. آنان مومناني به خدا بودند كه ايمانشان به تصديق و امضاي حضرت رب العالمين رسيد و افزون بر آن، مورد لطف خاص خداوندي قرار گرفتند و عنايات ويژه ي پروردگار، شامل حالشان گرديد.

صلي الله علي مولانا الحسين بن علي، سيدالشهداء من الاولين و الآخرين الذي هو شريك القرآن و تالي القرآن و ترجمان القرآن.


پاورقي

[1] کهف(18)آيه‏ي 13.

[2] خصائص الحسين، ص 1500؛ مناقب اميرالمومنين، ج 2، ص 267؛ ارشاد، ج 2، ص 117.