بازگشت

پندي جاودان


«... و ان جاهداك لتشرك بي ما ليس لك به علم فلا تطعهما...». [1] .

... و اگر آنان بكوشند تا چيزي را كه بدان علم نداري، با من شريك گرداني، از ايشان اطاعت مكن...

ابن شهر آشوب نقل مي كند كه امام حسين عليه السلام بر عبدالله، فرزند عمروعاص گذشت. عبدالله گفت: هر كس دوست دارد انساني را كه محبوب ترين اهل زمين نزد اهل آسمان است، بنگرد، به اين شخص نگاه كند، هر چند من خود از زمان جنگ صفين تاكنون با او سخن نگفته ام. ابوسعيد خدري او را به سوي امام حسين عليه السلام آورد. امام به او فرمود:«آيا مي داني كه من محبوب ترين اهل زمين، نزد اهل آسمانم و با وجود اين، با من و پدرم در روز صفين جنگيدي؟ به خدا سوگند!پدرم از من بهتر است[و تو با او جنگيدي]». عبدالله در مقام عذرخواهي برآمد و گفت: پيامبر به من فرمود: پدرت را اطاعت كن. امام حسين عليه السلام فرمود:«آيا تو گفتار خداوند را نشنيده اي كه مي فرمايد:«و ان جاهداك لتشرك بي ما ليس لك به علم فلا تطعهما»؛ اگر پدر و مادر، تلاش كردند كه براي من همتايي قائل شوي كه به آن علم نداري، از آن پيروي مكن؟ و آيا نشنيده اي كه پيامبر صلي الله عليه و آله مي فرمايد: تنها اطاعت از ديگران، در كار نيك است و نيز

مي فرمايد: روا نيست كه انسان، مخلوق را در چيزي كه عصيان و نافرماني خالق است، اطاعت كند؟». [2] .

اكنون بنگريم كه امام حسين عليه السلام فرزند عمروعاص را - با اين كه از مقام والاي آن حضرت تجليل مي كند، ولي به اميرالمؤمنين عليه السلام بدبين بوده، با وي جنگيده و مخالفت كرده است - تخطئه مي كند و تجليل او را از خود، غير مستقيم رد مي كند و چون او در جدايي خود از اميرالمؤمنين به سخن پيامبر تمسك مي كند(كه بايد از پدر اطاعت كرد)امام حسين چنين عذري را نمي پذيرد و آن را نادرست و غير منطقي قلمداد مي كند. آن گاه به قرآن كريم استناد كرده، آيه ي شريفه را قرائت مي فرمايد. بنابراين، در مخالفت و عصيان گري با خدا و اولياي الهي، بايد جانب خدا و اولياي او را گرفت؛ چنان كه امام عليه السلام پس از استناد به آيه ي كريمه، دو حديث نيز از رسول اكرم صلي الله عليه و آله به همين مضمون نقل مي فرمايد.


پاورقي

[1] عنکبوت(29)آيه‏ي 8.

[2] مناقب آل ابي‏طالب، ج 4، ص 73؛ کشف الغمه، ج 2، ص 31.