بازگشت

جلوه وفاداري و ايثار


يكي ديگر از زيبايي هاي نهضت حسيني، جلوه هاي وفاداري و ايثار ياران امام حسين عليه السلام است، اين مسئله كه نمودار كرامت انساني است در كربلا به كامل ترين و


دل انگيزترين صورت تجلي كرد و در سراسر جريان قيام آن حضرت نمونه هاي فراوان دارد، به قول يكي از بزرگان:«ايثار مال و نثار جان از جلوه هاي برجسته عرفاني و معنويت كربلاست و اساسا حركت امام حسين عليه السلام بر اين اساس استوار است» [1] چون جزء روشن ترين پديده هاي نهضت حسيني است لذا در اين جا تنها به طرح يك نمونه اكتفا مي شود:

اين نمونه مربوط به يك زن است كه در كربلا پرشكوه ترين پديده ي ايثار و محبت را در راه اهل بيت پيامبر آفريد. آن زن كسي است كه از او به«ام وهب»ياد مي شود. وي در روز عاشورا به فرزندش دستور داد كه براي ياري فرزند رسول خدا به رزم دشمنان برود، فرزندش به دستور مادر به ميدان رفت و بعد از نبرد پيروزمندانه اش كه منجر به كشته شدن چند نفر از كوفيان شد به حضور مادر رسيد و عرض كرد: آيا از من راضي شديد؟ مادر گفت: هرگز راضي نخواهم شد تا اين كه در پيشگاه خداوند خود را فداي حسين نمايي. فرزند دوباره به ميدان بازگشت و در دفاع از حريم ولايت مشغول جنگ شد تا اين كه بر اثر ضربات كوفيان دو دست او قطع گرديد، بعد لشكريان كوفه سر او را از بدنش جدا كردند و به سوي مادرش انداختند.

ام وهب، سر فرزندش را در آغوش گرفت، سپس آن را به سوي لشكر كوفه انداخت آن گاه تيرك چوبي خيمه را به دست گرفت و به سوي ميدان رفت و فرياد برآورد: خداوندا اميد مرا قطع مكن. حضرت امام حسين عليه السلام خطاب به او فرمود:«لا يقطع الله رجاك يا ام وهب» [2] و او را از رفتن به ميدان بازداشت.

اين تنها نمونه اي از امواج خروشان ايثار و فداكاري هاي عاشقانه و آگاهانه اي است كه در روز عاشورا و در همه مراحل قيام امام حسين از سوي ياران آن حضرت


پديد آمد، كه هر كدام مي تواند سرمشق و الگوي جلوه هاي كرامت انساني باشد.


پاورقي

[1] عبدالله جوادي آملي، حماسه و عرفان، ص 224.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 17: خداوندا اميد تو را قطع نمي‏کند.