بازگشت

جلوه هاي رضايت مندي


رضا كه جزء شروط اساسي بندگي و سلوك معنوي است، مراتب متعدد دارد، مرتبه نخست آن كه احيانا به قطب آسياي اسلام تعبير مي شود. [1] پايه ي توحيد ربوبي است؛ يعني انسان بايد از ربوبيت بي همتاي خداوند كاملا راضي باشد. اين مرتبه از رضا كه يكي از جلوه هاي توحيد ربوبي است از نظر عرفاني با سه شرط تامين مي شود: اول، انسان بايد كامل ترين عشق و محبت خالصانه را به خدا داشته باشد، و تنها او را شايسته تعظيم و سزاوار اطاعت بداند. دوم، به تمام آن چه خداوند مقدر كرده راضي باشد و رضايت مندي خود را در همه ي حالت ها به عينيت برساند. سوم، به گونه اي محو در خداوند باشد كه رضا و سخطه خود را فاني در رضا و سخطه الهي كند و در حقيقت تمثل عيني(و ما تشاءون الا أن يشاء الله) [2] و [3] شود. تمام اين مراتب


رضا در قيام حسيني به كامل ترين وجه تجلي كرد، كه به نمونه هايي از آن اشاره مي شود:

رضا به معناي رضايت مندي از توحيد ربوبي، شالوده ي نهضت حسيني را شكل مي داد و اساسا تنها حفظ طراوت درخت شكوه مند توحيد ناب اسلامي بود كه سالار شهيدان خود و اهل بيت و يارانش را در اين راه قرباني كرد، در كربلا و نينوا زمزم عشق را به جريان انداخت تا درخت اسلام و توحيد ناب اسلامي را براي هميشه آبياري كند. لذا اين جمله، بسيار به جا و حق است كه گفته شده:«اسلام محمدي الحدوث و حسيني البقاء است»و هم چنين رضا به مفهوم دوم و سوم نيز در كربلا جلوه هاي عيني و دل انگيزي يافت و همه اين مراتب ياد شده در كلمات حضرت به خوبي متجلي شده است؛ مثلا به دخترش سكينه فرمود:«فاصبري علي القضاء الله و لا تشكي» [4] به قضاي الهي صبور و شكيبا باشيد، مبادا لب به شكايت باز نماييد. و در هنگامي كه از سوي دشمن، تير باران شد و تيري به گلوي حضرت نشست فرمود:«بسم الله و لا حول و لا قوة الا بالله و هذا قتيل في رضي الله». [5] در اين كلام حضرت، رضا به معناي همه ي مراتب آن به زيبايي جلوه كرده است، لذا حضرت بعد از شعار توحيد به عالم و آدم اعلام نمود كه: اين كشته راه رضاي خداوند است.

در كلام ديگري كه در آخرين لحظات در حال مناجات دل انگيز به محبوب عرض كرد:«... صبرا علي قضائك يا رب لا اله سواك يا غياث المستغيثين، مالي رب سواك و لا معبود غيرك» [6] ؛... بر قضاي تو صبر مي كنم اي فريادرس دادخواهان براي من پروردگاري غير تو نيست، و معبودي جز تو ندارم.

و در ضمن خطبه اي كه هنگام خارج شدن از مكه به سوي عراق، ايراد نمود فرمود:


«رضي الله رضانا اهل بيت» [7] يعني آن چه خداوند براي ما پسنديده و راضي هست، آن چيز مورد پسند و رضاي ماست.


پاورقي

[1] قاساني، شرح منازل السايرين، باب رضا، ص 206.

[2] انسان(76) آيه 30.

[3] قاساني، همان، ص 209 - 206.

[4] محمد تقي سپهر، ناسخ التواريخ، ج 2، ص 360.

[5] ابن‏شهرآشوب، المناقب، ج 4، ص 111.

[6] عبدالرزاق الموسوي المقرم، مقتل الحسين، ص 283.

[7] لهوف، ص 91.