بازگشت

بصيرت سكينه


متأسفانه تاريخ حالات و كلمات حضرت سكينه را در خصوص حادثه كربلا زياد منعكس نكرده است، اما از پاره اي متون تاريخي و منابع روايي معلوم مي شود كه حضرت سكينه داراي شخصيت معنوي بسيار بزرگ بوده است، لذا حضرت امام حسين عليه السلام درباره او فرمود:«و اما سكينة فغلب عليها الاستغراق مع الله تعالي» [1] و بر اساس اين مقام بلند الهي و حالت عرفاني سكينه بوده است كه نقل شده: سكينه در قتلگاه در كنار جسد پاره پاره پدرش اين صدا را از آن بدن مبارك شنيد كه فرمود:



شيعتي ما ان شربتم ماء عذب فاذكروني

او سمعتم بغريب او شهيد فاندبوني [2] .



هم چنين سيد بن طاووس مي گويد، از حضرت سكينه نقل شده كه فرمود: در چهارمين روز كه در شام بوديم در عالم رؤيا و حالت مناميه [3] ديدم زني بر هودجي سوار و دست بر سر گذاشته است، پرسيدم اين زن كيست؟ به من گفته شد: اين فاطمه دختر پيامبر و مادر پدر توست. گفتم به خدا سوگند كه نزد او مي روم و آن چه بر ما


گذشته است با او مي گويم، بعد به سوي او شتافتم و در برابرش ايستادم و آن چه بر ما گذشته بود با او مطرح كردم، او به من فرمود: سكينه آرام باش و از اين بيشتر مگو، اين پيراهن پدر توست كه تا روز لقاء حق با خود همراه دارم. [4] در جلاء العيون [5] هم حالت مناميه ديگري نيز براي سكينه نقل شده است.

از مجموع اين گونه امور به خوبي معلوم مي شود كه حضرت سكينه داراي نور بصيرت و معرفت بالايي بوده است، زيرا شنيدن آن صدا از پيكر بي جان پدر، و ديدن حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام در حالت مناميه و امثال آن مسائلي نيست كه براي هركسي قابل دسترسي باشد و نور بصيرت و معرفت قلبي مي خواهد كه به ديدن آن امور نايل شود.


پاورقي

[1] اما بر سکينه حالت‏هاي معنوي و ارتباط با خدا بسيار غالب است.«شيخ محمد بن علي الصبان، اسعاف الراغبين، ص 230».(اين کتاب در حاشيه نور الابصار، شيخ مؤمن الشبلنجي چاپ شده است).

[2] شيخ تقي الدين کفعمي، مصباح، فصل 49، ص 741: شيعيان من هنگام نوشيدن آب خوش گوار مرا ياد کنيد، و اگر از غريب يا شهيدي چيزي شنيديد بر من گريه کنيد.

[3] درباره حالت مناميه بعدا بحث مي‏شود.

[4] ابن‏طاووس، لهوف، ترجمه سيد احمد فهري، ص 189.

[5] سيد عبدالله شبر، جلاء العيون، ج 2، ص 267.