بازگشت

حسين بت شكن


عين همين رسالتي كه اميرالمؤمنين با كشتن صاحبان قداست كاذب و ذليل كردن آنها ادا كرد، فرزند خلفش امام حسن با صلح و حضرت سيدالشهدا، باقي مانده قداست لقب خليفه رسول الله يا اميرالمؤمنين ِ غيرمعصوم ، يزيد و عنوان صحابه رسول اللهِ كساني كه از صحابه در لشكر ابن سعد بودند و ساير القاب كاذبه را با شهيد شدن خود واسير شدن خاندان رسول خدا و زير سم اسب رفتن بدن و بالاي نيزه رفتن سر و شهر به شهر گشتن حريم يا حرمتش از بين برد.

به طوري كه خلفاي بعدي به طور كلي از تحصيل آن قداست براي هميشه مأيوس شدند. و لذا بعد از جريان امام حسين دستگاه خلافت چنان از كسب و ادعاي قداست مأيوس شد كه تمام فسق و فجورها را علني انجام مي دادند.

هرچه عمربن عبدالعزيز و مأمون و بعضي از خلفا خواستند اين قداست كاذب را با رياكاري و تزوير دوباره احيا كنند ديگر نتوانستند و تا امروز به حال خود باقي است : آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت .

احتمال مي دهيم اين جهت از همه جهات مهم تر است .

بلي اين هم به نظر ما يك مرحله از مراحل امر به معروف و نهي از منكر است كه در مقابل اين كه چهل نفر از فقهاي بزرگ مكتب خلفا بعد از عمربن عبدالعزيز شهادت دادند كه خلفا هر كار كنند هيچ حساب و عقابي بر آنان نيست ، در مكتب امام حسين (ع) حساب و عقاب خلفا چند برابر است و هيچ امتياز و قداستي ندارند.