بازگشت

امر به معروف و نهي از منكر دوري


اين امر به معروف و نهي از منكر كه به خود تعلق مي گيرد و ما آن را «امر به معروف و نهي از منكر دوري » مي ناميم . البته بر خلاف دوري مشهور كه محال از فرض وجودش عدمش لازم مي آيد.

دور مسئله ما بر عكس علت بقا و مانع از نابودي امر به معروف و نهي از منكراست . توضيح اين كه هر تشكيلاتي اگر فقط ناظر به غير باشد و چنان به اصلاح مؤسسات ديگر بپردازد كه هيچ وقت براي اصلاح خود نداشته باشد، حتماً محكوم به نابودي است . لذا مي بينيم در تمام كشورها قوه قضائيه كه به جنايات و خيانت هاي تمام اقشار مملكت و ادارات و مؤسسات و حتي قوه مقننه و مجريه مي پردازد، يك تشكيلاتي هم به نام «دادسراي انتظامي قضات » وجود دارد كه به خيانت ها، جنايت ها و اتهامات اعضاي همين قوه قضائيه رسيدگي مي كند كه اگر ترس از اين دادسرا نبود در مدت كمي به قدري خيانت و حكم به ناحق ، احقاق باطل و ابطال حق زياد مي شد كه به طور كلي قوه قضائيه متلاشي مي شد.

هم چنين «سازمان اطلاعات و امنيت » هر كشوري يك تشكيلاتي در داخل آن درست مي كند به نام «ضد اطلاعات » يا اسم ديگر كه وظيفه آنها تحقيق و كشف خيانت هاي مأمورين اطلاعات مي باشد. نيروهاي انتظامي گروه خاصي دارند براي كنترل مأموران انتظامي و جلوگيري از بي نظمي و خيانت آنها و قوه مقننه (مجلس ) نيز احتياج به مؤسسه و سازماني دارد كه مراقب قوانين و قانون گذاران باشد كه در كار خود خيانت و مسامحه اي نكنند كه آن را شوراي نگهبان مي نامند.

اصولاً هر فرد يا جماعت يا دولت يا مؤسسه اي كه معصوم نباشد از وجود يك نيروي مراقبت كننده بي نياز نيست ، بلكه احياناً اين دور به تسلسل منجر مي شود، يعني آن دوّمي هم زير سؤال رفته و محتاج كنترل از ناحيه نيروي سوم و چهارم و... مي باشد.ولي چون خارج از غرض ما است فعلاً ما در مقام بيان آن نيستيم .