بازگشت

امامت و پيروي از جانشين بر حق پيامبر


دومين مؤلفه عزت آفرين امام حسين (ع)؛ احياي امامت بر حق و جانشينان رسول خدا (ص) بود تا مسلمانان به هدايت ثقلين چنگ زنند و از شناخت امام زمان خود غفلت نكنند. اهميت شناخت خلافت و امام بر حق تا آن جاست كه در احاديث نبوي - از طريق سنّي و شيعه - رسيده است كه هر كس از جهان در گذرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، مانند مردم عهد جاهليت مرده است ، يعني مانند عهد جاهليت در گذشته و به حقيقت اسلام و هدايت قرآني نرسيده است ، زيرا قرآن ، به صراط مستقيم دعوت كرده و پيمودن صراط مستقيم را تنها راه نجات انسان در اين جهان دانسته است و صراط مستقيم -در همه ابعاد نظري و عملي آن - امري بديهي نيست ، يعني چنان نيست كه همه افراد بشر حتي بزرگان و انديشمندان به راحتي آن را تشخيص دهند و حدود و كم و كيف آن را تشخيص دهند وگرنه همه اهل جهان به همان طريق مستقيم قرآن مي رفتند و اين همه اختلاف ، درگيري ، گمراهي ، انحطاط ، ظلم ، جنگ ، جهل و سقوط دركار نبود.

البته شناخت قرآن و مفاهيم آن نيز براي تمام انسان ها، ميسر نيست و نياز به مفسّر و مبيّن دارد، بهترين مفسران و معلمان قرآن ، ائمه هدي : هستند كه علم قرآني ، صراط مستقيم و سرّ هدايت را سينه به سينه ، از پيامبر خدا آورنده قرآن فرا گرفته اند. پس شناخت امامان معصوم -كه پيامبر اكرم در سخنانش تأكيد كرده است ،امري ضروري است و در واقع شناخت امام ، مقدمه شناخت قرآن است و آيه شريفه (اهدنا الصراط المستقيم ) نيز كه همواره در نماز خوانده مي شود، ناظر به همين معاني است ؛ يعني خدايا! ما را به صراط مستقيم كه همان راه ائمه معصومين (ع) است ، هدايت فرما.

مفسر جليل شيخ ابوعلي طبرسي در تفسير اين آيه مي فرمايد: «براي صراط مستقيم چند معنا گفته اند، يكي اين كه مراد پيامبر (ص) و امامان بعد از اوست . در اخبار ما شيعيان اين معنا آمده است :

«هو الذين امر الله به ، من التوحيد و العدل و ولاية من اوجب الله طاعته ».

«صراط مستقيم ، همان ديني است كه خداوند به آن امر كرده است ؛ يعني توحيد،عدل و ولايت (امامت ) كسي كه خدا اطاعت او را واجب كرده است ».