بازگشت

آسيب شناسي عزت


عزت هديه اي الهي است ك از راه عبوديت و بندگي خدا به دست مي آيد و اصولاً عزت در بندگي خداست . به همين دليل علي (ع) نهايت عزت خود را در بندگي خدا مي شمارد: «الهي كفي بي عزّا ان اكون لك عبدا» و يا در نامه اش به مالك اشتر امارت اميرالمؤمنين بودن را ناشي از عبدالله و بنده خدا بودن مي داند، لذا مي نويسد: «من عبدالله اميرالمؤمنين ».

به همين دليل مؤمن نسبت به بندگان خدا نهايت تواضع و فروتني را دارد و هيچ گاه دچار كبر و خود بزرگ بيني نمي شود، زيرا تكبر آسيب عزت است . از همين رو، امام سجاد (ع) از خداي سبحان مي خواهد كه خدايا مرا عزيز كن و بلافاصله مي افزايد: خدايا مرا مبتلا به كبر نكن : «واعزّني ولاتبتلني بالكبر» و يا مي فرمايد: خدايا مرا درجه اي در نزد مردم بالا مبر، مگر اين كه در پيش نفسم مرا همان اندازه پايين بياوري .

سرّ اين مطلب اين است كه كبر قرقگاه الهي است ، علي (ع) در خطبه قاصعه مي فرمايد: «الحمدلله الذي لبس العزّ و الكبريا وجعلهما حرما لذاته ».

به همين دليل امام سجاد (ع) با همه عظمت علمي ، اخلاقي ، معنوي و خانوادگي مي فرمايد:

«انا بعد اقل ّ الاقلّين واذّل و مثل الذّرة اودونها، اعزّني عند خلقك وضعّني اذا خلوت بك ».

اي خداوند، من كمترين كمترانم و خوارترين خوارترانم ، همانند ذرّه اي يا حتي كمتر از آن . بار خدايا مرا در نزد بندگان عزيز دار و مرا در برابر خود ذليل گردان .

بنابر اين بايد سر را بالا گرفت و چشم به مالك عزت دوخت و در تمام حالات از او درخواست عزت كرد و با تكيه بر او نبايد گذاشت ديگران در او نفوذ نمايند و در او اثر منفي بگذارند، اما خودش بايد منيّت دروغين خود را بشكند و بداند كه از بزرگ ترين آسيب هاي عزت تكبر است و بايد از آن بر حذر بود.

در پايان براي بيان اهميت عزت و اين كه عزت تنها از آن خداست و راه رسيدن به آ ن راه اولياي الهي است روايتي را كه به صورت گوناگون از پيامبر (ص) و ائمه معصومين (ع) نقل شده مي آوريم : كسي كه مي خواهد در روز قيامت اجر و پاداش او را با پيمانه بزرگ و كامل داده شود بايد آخرين سخنش در هر مجلسي كه مي نشيند اين باشد: «سبحان ربّك رب ّ العزّة عما يصفون و سلام علي المرسلين و الحمدلله رب ّ العالمين ».