بازگشت

عوامل عزت آفرين


قرآن كريم بعد از بيان منشأ عزت و بيان اين كه همه عزت ها بالاصاله از آن خداست ، عوامل عزت آفرين را در سخنان پاكيزه و عمل صالح معرفي مي نمايد.مفسران «كلمه طيبه » را به اعتقادهاي صحيح نسبت به مبدأ و معاد تفسير كرده اند. آري ،عقيده پاك انسان را به سوي خدا بالا مي برد تا در جوار قرب حق قرار گيرد و غرق در عزت خداوند شود، زيرا بديهي است كه عقايد زير بناي همه فعاليت هاي انسان را تشكيل مي دهد و تلاش هاي عملي او از مباني فكري سرچشمه مي گيرد و به تعبير ديگر، اعمال انسان نمود و تبلوري از عقايد و انديشه هاي اوست . به همين دليل تمام انبياي الهي قبل از هر چيز به اصلاح مباني فكري و عقيدتي امت ها مي پرداختند، مخصوصاً با شرك كه سرچشمه انواع رذايل و بدبختي ها و پراكندگي ها است به مبارزه برمي خاستند. حال اگرعقايد طيب شد؛ يعني توحيدي شد و ايمان به خدا و صفات او و ايمان به قيامت و حساب و جزا و كتاب هاي آسماني و الگو بودن اولياي الهي و اوصياي آنان مسلم شد، رسيدن به عزت امري قطعي است . در صورتي كه ميدان دادن به انديشه هاي اومانيستي انسان را در چنبره طبيعت و ماديت محبوس و محدود مي كند. اين انديشه كه زيربناي انديشه مدرنيسم modernism و پست مدرنيسم postmodernism است و با انديشه خدامحوري و ايمان به خدا در تضاد است و هيچ گاه صاحب خود را از زندان طبيعت و اميال پست حيواني رها نمي كند.

عامل دوم عمل صالح است . تعبيري وسيع و پر محتوا كه شامل عبادات ، انفاق ،جهاد و هر كار شايسته اي مي شود كه وسيله تكامل و رسيدن به مقام قرب الي الله و پيشرفت جامعه انساني در تمام زمينه ها مي باشد.

اينك به توضيح بيشتري در مورد اين دو عامل عزت آفرين مي پردازيم :