بازگشت

مقدمه


بي ترديد اصلي ترين خاستگاه پيدايش قيام عزّت آفرين عاشورا قرآن و انديشه هاي عزّت آفرين آن در روح و جان امام حسين (ع) و ياران فداكارش بوده است .امام حسين (ع) علاوه بر دارا بودن منصب عزّت آفرين امامت به فرموده پيامبر (ص) كه حسين از من است و من از حسين ، خوب مي دانست پيامبر (ص) به عنوان مظهر رحمت گسترده الهي علت محدثه نعمت عظيم قرآن و مبيّن آن بوده است و آن حضرت به عنوان مظهر رحمت واسعه الهي رسالت حفظ و نگه داري آن را بر عهده وي گذارد و او كه عاشق قرآن است . و بايد به عنوان علت مبقيه آن عمل نمايد؛ به همين دليل «سيد الاباء» (آقاي نه گويان عالم به ستمگران ) ابتدا با الهام از پيام الهي در قرآن كه (فاصبر ان ّوعدالله ولا يستخفنّك الذين لا يوقنون )؛ آنان كه به خدا و قيامت يقين ندارند، هرگز نبايد تو را خفيف و سبك سازند (و عزّت تو را پايمال كنند)، به نفي طاغوت پرداخت و به جان گرامي خويش قسم ياد كرد كه امام نيست مگر كسي كه به قرآن عمل نمايد.

از سوي ديگر، هنگامي كه مي بيند مثلث شوم خط ّ مسلّط نفاق و خواص ّ دنيا طلب و عوام نادان زمينه هاي ويراني كاخ بلند و با عظمت عزت دين خدا را فراهم آورده اند و با دين سازي و درست كردن فرقه هايي بي نظير مرجئه ، جبريه و... و نيز طرح انديشه جدايي دين از سياست و به تعبير امام صادق (ع) آزادي ايمان و ممنوعيت شرك و با كشتن و تبعيد حق طلبان سعي دارند، قرآن كه ضامن سعادت دنيا و آخرت انسان است به فراموشي سپرده شود، همانند كوهي استوار در برابر آنان مي ايستد و تنها راه نجات جامعه و رسيدن به رشد و فلاح را بازگشت به قرآن حاكميت يافتن آن مي شمارد و مردم را به كتاب خدا و سنّت پيامبر (ص) فرا مي خواند.

امام (ع) در نامه اي به مردم بصره مي نويسد: «انا ادعوكم الي كتاب الله نبيّه فان السنّة قد اميتت والبدعة قد احييت فان تسمعوا قولي اهدكم الي سبيل الرشاد» و زماني كه گوش شنوايي براي سخنان خود نمي يابد و مردم را بنده دنيا كه دين تنها لقلقه اي در دهانشان است و مردگاني متحرك كه اراده و تصميم در آنان مرده است مي يابد، خود به همراه ياران اندكش انقلاب خونين ، اما عزّت آفرينش را آغاز مي نمايد.

امام (ع) در ترسيم موقعيّت خويش مي فرمايد:

الا ان الدّعي وابن الدّعي قد ركزبين الثنتين السلّة والذلّة و هيهات منا الذلّة يأبي الله ذالك لنا ورسوله والمؤمنون وحدود طابت وحجور طهرت وانوف حمية و نفوس ابية لاتؤثر طاعة اللثام علي مصارع الكرام ؛ آگاه باشيد اين نابكار فرزند نابكار، مرا ميان دو چيز مخير ساخته است ميان شمشير و بيعت ذليلانه ما و ذلت ؟! هرگز! زير بار ذلت رفتن براي ما را نه خدا، نه رسول او و نه دامن هاي پاكي كه ما را پرورانده است و نه بزرگان باغيرت و نفس هاي با شرافت نمي پسندند كه اطاعت دون صفتان را بر شهادت كريمانه ترجيح و برتري دهم ».

و نيز مي فرمايد: مرگ در راه عزت ، نيست مگر زندگي جاويدان و زندگي با ذلت ، جز مرگ ابدي چيزي نيست . آري حسين (ع) عارف به خداست فرزند عشق و ايثار و جهاد و شهادت است . آن حضرت در مورد جايگاه و قدر و منزلت دنيا در ديدگاهش مي فرمايد:

«ان ّ جميع ما طلعت عليه الشمس في مشارق الارض و مغاربها و بحرها برّها و سهلها و جبلها عند ولي ّ من اولياءالله و اهل المعرفة كفيئي الظّلال ، تمام آنچه خورشيد برآن مي تابد تمام دنيا و آنچه در آن است درياي آن و خشكي آن و كوه و دشت آن ، در نزد كسي كه با خداي خود آشنايي دارد و عظمت او را درك كرده است ، مثل يك سايه است ».

امام (ع) شب عاشورا از يارانش خواست از تاريكي شب استفاده كنند از صحنه خارج شوند. ياران هر كدام به نحوي ابراز وفاداري و مقاومت تا شهادت كردند. «مسلم ابن عوسجه » پيرمردي بزرگوار از طايفه بني اسد گفت : به خدا سوگند! اگر هفتاد بار كشته شوم و سوزانده شوم و خاكسترم را بر باد دهند، هرگز تو را رها نخواهم كرد تا چه رسد به اين كه اكنون يك بار كشته شدن سپس كرامتي ابدي كه زائل شدني نيست . آري ، بر اين انديشه و عمل ، ايثار و هدايت ، عزت و افتخار نامي جز تفسير عملي قرآن و ارائه الگويي كامل از انسان قرآني كه در هدايت انسان ها و اتمام حجت بر آنان شريك قرآن است ،نمي توان نهاد (انما المؤمنون الذين آمنوا بلله و رسوله ثم ّ لم يرتابوا وجاهدوا باموالهم وانفسهم في سبيل الله اولئك هم الصادقون )؛ مؤمنان واقعي تنها كساني هستند كه به خدا و رسولش ايمان آورده اند، سپس هرگز شك و ترديدي به خود راه نداده و با اموال و جان هاي خود در راه خدا به جهاد پرداخته اند، چنين كساني راستگو هستند.

به همين مناسبت اين جانب كوشيدم به تفسير موضوعي عزت در قرآن به عنوان اساسي ترين خاستگاه قيام امام حسين (ع) به مناسبت سال عزت و افتخار حسيني كه از سوي ، رهبر فرزانه انقلاب اعلام شده است بپردازم و از درگاه عزيز مقتدر مي خواهم به ما توفيق خدمت گزاري در سايه حكومت عزيز خودش امام زمان (عج ) عنايت فرمايد:«اللهم انا نرغب اليك في دولة كريمه تعزّيها الاسلام واهله وتذل ّ بها النفاق واهله ».