بازگشت

اولين كلام در كربلا


امام وقتي در دوم محرم الحرام سال 61 هجري وارد كربلا شد، در نخستين خطبه اش فرمود: «... الاترون ان الحق لا يعمل به و ان الباطل لايتناهي عنه ؟ ليرغب المومن في لقاء الله محقاء فإني لااري الموت إلا سعادة و لا الحياة مع الظالمين إلا برما؛ آيا نمي بينيد كه به حق عمل نمي شود و از باطل نهي نمي شود؟ در اين صورت شايسته است كه مؤمن [باعزت ] لقاء پروردگارش را خواهان شود. من مرگ را جز خوش بختي و سعادت نمي دانم و زندگي با ستمگران را جز ملامت و خستگي و بدبختي نمي بينم .».

هر انسان آزاده اي كه اين سخن حق را بشنود، مي فهمد كه در زماني كه فساد و فحشا و ظلم و بي عدالتي ، دهان باز كرده و خوبي ها را مي بلعد، نشستن و دست روي دست گذاشتن ، ارمغانش ذلت ، ننگ ، شكست و نابودي است ، و ارمغان برخاستن و به فكر بودن و عمل كردن ، منطق حسين و حيات و سعادت است . مهدوي اين چنين بايد باشد و چنانچه لازم باشد، مانند سرور آزادگان جان را فداي عزت اسلام نمايد تا حكومت گسترده عدل را همگان نظاره كنند، زيرا زندگي همه اوليا و انبيا براي برقراري چنين حكومتي بوده است ؛ حضرت امام ؛ در اين باره مي فرمايند: «زندگي سيد الشهدا زندگي حضرت صاحب (ع)، زندگي همه انبياي عالم ، همه انبياي از آدم تا حالا، همه شان اين معنا بوده است كه در مقابل جور، حكومت عدل را مي خواستند، درست كنند.»

آري ، يكي از بارزترين اهداف مشترك امام حسين (ع) و امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف «اصلاح گري » است . امام حسين (ع) مي فرمايد: «إنما خرجت لطلب الاصلاح اُمة جدي ...» و درباره امام مهدي (ع) نيز آمده است كه : «ليصلح الاُمة بعد فسادها.»

كلام دل نشين رسول خدا (ص) است كه مي فرمايد: خداوند به وسيله حضرت مهدي ، اين امت را پس از آن كه تباه شده اند، اصلاح مي كند.

اصلاح توأم با عزت را، حسين در كربلا به نمايش گذاشت و ظهور آن در روز ظهور فرزندش ، بسيار زيباست .

بنابراين لازم است يك بار ديگر براي رفتن به قلّه عزت ، اوج عزت حسيني را در روز عاشورا مرور نماييم .