بازگشت

گفتار ابن ابي الحديد


ابن ابي الحديد ـ عالم معتزلي كه شرح و تفسير بيست جلدي او بر نهج البلاغه حضرت علي (ع) يكي از بهترين ها مي باشد ـ در مورد مناعت طبع و بلندي روح امام حسين (ع) مي گويد:

«سيّد اهل الأباء الّذين علّموا الناس الحَمِيَّة و الموت تحت ظلال السيوف ،اختياراً علي الدنيّة ابوعبدالله بن ابيطالب الذي عرض عليه الأمان و أصحابه ، فأنف من الذّل ؛ سرور و پيشواي جوان مردان كه هرگز تن به ذلّت نداد و درس جوان مردي و عزّت نفس را به ديگران نيز تعليم داد، مرگ زير يار شمشيرها را بر پستي و دنائت انتخاب نمود.يكي هم اباعبدالله، حسين بن علي ّ بن ابي طالب بود. فردي كه به او و يارانش امان داده شد، اما با اختيار و انتخاب خود، از ذلّت و حقارت ، اعتراض نمود».

آري اين استقامت و حفظ عزّت نفس در مراحل واپسين زندگي امام حسين (ع) تجلّي با شكوه تري به عرصه نمايش گذاشت . آن گاه كه دائره محاصره و فشارها باريك تر گرديد و اصحاب و ياران آن حضرت از دست رفته ، فرزندان و اهل و عيال او در مضيقه بي آبي و عطش قرار گرفتند. اين عزت نفس و مناعت طبع و تسليم نشدن او در برابر لئيمان و بدطينتان واقعاً حيرت انگيز و بهت آور است كه بدون مبالغه و گزاف هيچ قلم ِ توانا و هيچ زبان ِ گويا و هيچ هنرمندِ زبردست ، نمي تواند صحنه ها و لحظه هاي آن را دريابد و آن چنان كه بوده است به قلم و بيان و نمايش درآورد.

آن گاه كه حسين بن علي (ع) تنها و تنها در محاصره تنگ نيروهاي مسلّح و مهاجم ابن زياد قرار گرفته بود و سپاه شقاوت آماده بودند كه با يك حمله و يورش كار او را يك سره سازند.

آن گاه كه برق هزاران شمشير برّاق ، چشم ها را خيره مي ساخت و دل ها را مي لرزاند و اميدي به حيات و بقا وجود نداشت . آن گاه كه سوز تشنگي و عطش ، سراپاي وجود امام (ع) و فرزندان دلبندش فراگرفته بود و جهان در برابر چشمانش تيره و تار بود. آن گاه كه زنان و كودكان امام (ع) در خيمه ها منقلب و پريشان و چشم انتظار قطراتي آب هستند و در حال حيرت و پريشاني به سر مي برند و اسارت در كمين آنان .

آن گاه كه ناله جان سوز زنان و كودكان و دختران قلب پرمهر حسين را مي سوزاند و جگرش را چاك مي زند، چنين اوضاع وحشت زا كه شير درّنده را به لرزه و ضعف مي كشاند.در ميان چنين طوفاني ، هر ناخدايي خود را گم مي كند ولي باز صداي پرهيمنه و با صلابت او به گوش آن ناجوان مردان مي رسد:

«هيهات منّاالذّلة ! هيهات منّا الذّله ! و لله لااعطينّهم بيدي ، إعطاء الذليل ؛ من هرگز دست ذلّت به دست اينان نمي دهم .»

اكنون كه به حق ، سال عزّت و افتخار حسيني (ع) نام گذاري شده و تمام عشق ،افتخار و بالندگي مردم ايران و شيعيان جهان با نام زيباي حسين (ع) و به ياد فداكاري هاي آن بزرگ مرد جهان معنويّت و ستاره درخشان آسمان امامت مي باشد ما با افتخار تمام ، ترجمه مقتل ارزشمند «مقتل الحسين » (ع) تأليف عالم عامل سيد عبدالرّزاق موسوي مقرّم را كه يكي از مقاتل مفيد و ارزشمند عصر ما است تقديم آن همايش بزرگ و اهدا به مقام شامخ رهبري مي نماييم كه چنين نام زيبايي را به چنين سال فرخنده و مبارك ، گزينش فرموده اند و اين نام پرشكوه و خاطرات سازنده و فداكاري هاي آن پرچمدار جهاد بزرگ اسلامي را همدم و انيس زندگي مردم ما ساخته اند تا در همه ساعت ها و دقايق ايّام ، به ياد او و به ياد فداكاري هاي او بوده باشيم و همواره خود را در مقام دفاع از شأن و شرف و حيثّيت و اعتبار ميهن اسلامي و مقدّسات ارزشمند آيين نوراني اسلام و فرآورده هاي معنوي انقلاب اسلامي خويش بنماييم . هميشه در مسيري گام سپاريم كه حسين بن علي (ع) و ياران فداكار او در آن مسير گام نهادند. به چنان دفاع و حمايت از اسلام برخيزند كه حسين بن علي (ع) مقتدا، پرچمدار اسلام به آن دفاع و قيام برخاستند. بنابراين مدام گوياي اين كلمات باشند: «السلام عليك يااباعبدالله أشهد أنك قد اقمت الصلوة و آتيت الزكوة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و اطعت الله و رسوله حتّي اتيك اليقين ... فياليتنا كنّا معك فنفوز فوزاً عظيماً.».