بازگشت

نمونه 2


امام (ع) پس از هلاكت معاويه به مجلس فرماندار مدينه براي بيعت با يزيد احضار شد تا با يزيد بيعت كرده و بر اطاعت او گردن نهد. او در آن مجلس كه جمعي از بني اعمام و فرزندان و برادران نيز همراه او بودند: صريحاً بيعت يزيد را نپذيرفت و با مروان بن حكم سخت برخورد نمود و فرمود: آيا شخصي در شرايط من ، رواست كه با فرد شرابخوار و متظاهر به فسق و فجور بيعت نمايد؟ امام (ع) با تندي آن مجلس را ترك فرمود و عازم مكّه گرديد تا راه را جهت وصول به مقصد خويش هموار سازد. از سخنان آن بزرگوار در آن مجلس آمده است :

«انّا اهل بيت النّبوّه ، و معدن الرسالة ، بنا فتح الله، و بنا ختم يَزيِدٌ فاسق فاجر،شارب الخمر، قاتل النفس المحترمه يُعلن ُ بالفسق و الفجور، مثلي لايبايع مثله و لكن نصبح و تصبحون و ننظر و تنظرون أيّنا أحق بالبيعه و الخلافة ؛

ما خاندان نبوت و معدن رسالتيم خداوند به نام و احترام ما دفتر خلقت را باز گشوده است و با نام ما هم ختم مي فرمايد. يزيد فرد فاسق ، شراب خوار علني و قاتل مسلمانان بي گناه مي باشد، مسلماناني كه اسلام خون آنان را محترم شمرده بود. او شخص متجاهر به فسق و گناه است و فردي در رتبت و منزلت من با چنين فرد فاسق و فاجري بيعت نمي كند. شب را به روز برسانيم و تأمل و انديشه در عواقب امر نمائيم تا ببينيم كدام يك سزاوار بيعت و مقام خلافت هستيم ؟»