بازگشت

مقدمه


از آستان همت ما ذلّت است دورو اندر كنام غيرت ما نيستش ورود بر ما گمان بردگي زور برده انداي مرگ ! همتي كه نخواهيم اين قيود شكي نيست كه همه اقوام و ملت ها خواهان عزّتند و براي نيل به آن مي كوشند،زيرا كه اين واژه مقدس با فطرت آدمي سازگار است ؛ چنان كه در شرايط عادي هيچ صاحب عقل سليمي حاضر نيست ذلّت ، خواري و پستي را بپذيرد. اما آنچه كه گاهي طالبان عزّت را غير مستقيم به ذلت وا مي دارد، همانا طرز تلقي اقوام و ملل از اين واژه است . عده اي آن را در زرق و برق دنيا و در پناه قدرت هاي مادي جهان مي جويند كه بايد گفت زهي خيال باطل ، آنها هرگز به عزّت حقيقي نمي رسند. اما گروهي ديگر كه متأسفانه در اقليتند، عزّت را در خدا مي جويند و در پرتو عبادت و بندگي خدا به آن مي رسند. آنها به خوبي به معناي (تُعِزُّ مَن ْ تَشاء و تُذِل ُّ من تَشاء)پي برده اند. بنابراين مي توان گفت كه عزّت به دو گونه است : عزّت مجازي و عزّت حقيقي : در واقع عزّت مجازي ، عزّت نيست و همان ذلت است ، ليكن صاحبان زر و زور با فريب و نيرنگ و تبليغات گسترده ، به ملت هاي كم مايه و بي ريشه تحميل مي كنند. در حالي كه صاحبان ايمان ، عزّت را از منشأ آن ؛ يعني خدا، پيامبر و ائمه كسب مي كنند و به عزّتي مي رسند كه در دنيا و آخرت عزيز مي گردند. از اين روست كه در طول تاريخ ، علي رغم وجود فشارها و زور و ارعاب كسي نتوانسته اين گروه را به ذلت بكشد. بنابراين ما در اين مقال ، يك الگوي عملي از عزّت الهي به مديريت امام حسين (ع) براي طالبان عزّت ترسيم نموده ايم . اميد است كه مورد توجه قرار گيرد.