بازگشت

حكومت


خلافت معاويه ، فساد و تباهي و ظلم و جور را در جامعه گسترش داد و از سويي ،موجب تحريف و واژگون شدن حقايق دين در جامعه گرديد. به گونه اي كه وي به عنوان جانشين و وصي پيامبر(ص) بر كرسي خلافت تكيه زد و هزاران منبر براي سب علي بن ابي طالب به وجود آورد. عمق فاجعه را كسي جز حسين بن علي پس از هلاكت معاويه درك نكرد. حكومت مورثي يزيد كه مورد اعتراض بعضي از شيوخ و بزرگان آن زمان بود،گوياي حقيقت پنهان فاجعه نبود. امام حسين (ع) پس از شنيدن طرح خلافت يزيد فرمود:

«و علي الاسلام السلام اذ بليت الامة براع مثل يزيد؛ ديگر بايد فاتحه اسلام را خواند چرا كه مسلمانان به فرمانروايي مثل يزيد گرفتار شدند».

امام (ع) سپردن خلافت را به شخصي ، مثل يزيد بزرگ ترين مصيبت جامعه اسلامي مي داند. امام (ع) با ژرف انديشي و عمق نگري ، بلاي اسلام را در جامعه ديني حاكميت فرد ظالم و فاسقي مثل يزيد مي داند. امام (ع) در معرفي يزيد مي فرمايد:

«يزيدُ رَجُل ٌ شارب ُ الخمر و قاتل ُ النفس المحترمة معلن ٌ بالفسق ؛ يزيد مردي است شراب خوار كه دستش به خون افراد بي گناه آلوده است او علناً مرتكب فسق و فجور مي شود».

خلافت در آن عصر رهبري جامعه اسلامي و به تعبيري جانشيني پيامبر(ص) را در اذهان به همراه داشت . امام حسين (ع) دين و خلافت و امامت و رهبري بر جامعه اسلامي را دست خوش ِ هوسراني و ظلم و جور مي ديد، لذا لحظه اي نه از مخالفت و عدم بيعت كوتاه آمد و نه از آگاه كردن افكار عمومي و مبارزه حق طلبانه دست برداشت .

امام حسين (ع) وضعيت حكومت و طريقه خلافت را غير قابل تحمل مي داند، د رمنزل بيضه مي فرمايد:

«الا هؤلاءِ قَدْ لَزَمُوا طاعة َ الشيطان و تركوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد وعطلوا الحدود و استاثروا بالفي ء و الحلُّوا حرام الله و حرَّموا حلاله و انا احق ُّ ممن غيره ؛مردم ، آگاه باشيد اينان [بني اميه ]اطاعت خدا راترك و پيروي از شيطان را در پيش گرفتند، فساد را ترويج و حدود الهي را تعطيل نموده و في ء را[كه مختص به خاندان پيامبر (ص) است ]به خود اختصاص دادند حلال خدا را حرام و اوامر و نواهي الهي را تغييردادند و من به رهبري جامعه مسلمانان از اين مفسدان كه دين جدم را تغيير دادندشايسته ترم ».