بازگشت

عزت آفرين جاودانه




اين است نواي نينوا جانسوز و غمناك

وين ناله اي برخواسته از سينه چاك



اين ناله از ني زار عاشورا برخاست

شوري به عالم زد و زآن غوغا برخاست



در عرش و فرش زلزال افكند ناله ني

وين ناله را سوز و گدازي آمد از پي



اهل سما از غصه پيراهن دريدند

حوران به نوحه اندر و گيسو بريدند



فرياد از ظلم و ستم فرياد و فرياد

بيداد از جهل و تحجر داد و بيداد



خون خلائق را مكيدند جرعه جرعه

دين و شريعت را دريدند شرعه شرعه



امر به معروف ذبح شد در پاي شهوت

معروف خواري يافت و منكر چه رفعت



باطل لباس حق به بر كرد چهره آراست

حق را به غل كردند و زنجيريش بر پاست



اي مردمان نيكوست كز غصه بميريد

مردن بسي بهتر ز نامرده بميريد



مرگ است عزت افرين جاودانه

ذلت قرين زندگي ظالمانه



خواهيد كز عيش جهان بهره بگيريد

رخ در نقاب خون كشيد مردانه ميريد



مردن به راه دوست مرام عاشقان است

آن كو بميرد، نيست مرده زنده جان است



دين خدا را خون ها كردند بيمه

احياي سنت شد به آن فرق دو نيمه



كوفه نشان از غيرت و همت ندارد

عهد شكني را كس از او سبقت ندارد



اين مردم بي غيرت ديوانه منگ

ديديد چه راحت دين خود را داد از چنگ



پيكان ها بر پيكر پاك حسن خورد

ديديد كز تابوت گذشت و جسم آزرد



محشر به پا شد نينوا حشري دگر بود

هفتاد و دو لاله به خون غلتيده در بود



مردان آزاده بقا در خون بديدند

دست از تعيش شستن و با سر دويدند



سرهان جانبازان به روي ني سرودند

خون نامه عشق و شهادت مي سرودند



رقص سماعش در سما آوازه در كرد

بر نوك ني بود و مه بدر و به در كرد



ني را چه لطفي كرد حسين كآواز سر داد

ني تا قيامت در غمش غمنامه سرداد



اين است نواي نينوا جانسوز و مغموم

اندر عزاي پور حيدر شاه مظلوم