بازگشت

ظهور طوفاني سهمگين


مرحله ي پنجم، ظهور طوفاني سهمگين، پس از اميد و آرامش دل بود.

من باز هم در كار خويش انديشيدم و با خويشتن اين گونه زمزمه كردم كه: دل خوش دار كه همين عشق به سيد و سالار خوبان عالم، نشانگر وجود بخشي از ايمان نجات بخش در كانون جان توست، اميد به اندازه اي كارآيي داشته باشد كه بتواند تو را از ماندگار شدن در آتش، پس از ورود به دوزخ و تحمل مراحل سخت عذاب روز رستاخيز و پس از تحمل عالم طاقت فرسا و طولاني برزخ، نجات بخشد.

و تو نيك مي داني كه نه تنها در برابر بلا و كيفر ناچيز اين جهان و سختي ها و بدآمد و ناگواري هاي آن كه بر مردمش جريان مي يابد، سخت ناتواني؛ بلكه توانايي تحمل رنج و خستگي و سرمستي نعمت هاي آن را نيز، در صورتي كه بر تو ادامه يابد نخواهي داشت. [1] .

آري! با تأمل در كار خويش، اين گونه به آرامش دل دست يافتم؛ اما اين انديشه پديدار شد كه به اين ايمان ناچيز كه با كمترين تزلزل و آفت و طوفان بنيان كن لحظات پيش از مرگ، ممكن است از دست برود، چگونه مي توان اطمينان كرد؟ و باز با اين ترديد شرايط جديد پديد آمد.



پاورقي

[1] فرازي از دعاي کميل؛ مصباح المتهجد، ص 777.