بازگشت

بر تارك قرون و اعصار


او با آفرينش حماسه ي شورآفرين و آگاهي بخش و تفكرانگيز عاشورا، براي هميشه بر تارك قرون و اعصار درخشيد و تا هميشه ي تاريخ، زنده، پويا، پرطراوت و جاودانه ماند و براي همه متفكران اصلاح طلب و غيرتمندان و ستم ستيزان گيتي، برترين سرمشق، نمونه و الگوي نجات و رهايي شد.

موج خون جوشان و سرشار از درس و پيام او، از سويي از مرزهاي فكري، عقيدتي، اجتماعي، سياسي و جغرافيايي جهان گذشته و عالمگير شد و در سراسر گيتي به پرتو افكني و تلألؤ پرداخت و چراغ راه ره پويان راه آزادي شد، و از دگر سو، مرزهاي


زمان را درهم نورديد و با اينكه گذشت زمان و گردش چرخ روزگار، هر پديده ي جديد و جواني را، رو به كهنگي، پيري و فرسودگي مي راند و بر چهره ي هر رخداد تازه اي، گرد و غبار مرگ و كهنگي مي افشاند، با اين وصف اين عامل نيرومند نيز نتوانست ذره اي از تازگي، طراوت، زيبايي، جاذبه و كشش عاشورا و آموزگار بزرگ آن و درس هاي جاودانه اش بكاهد و بر چهره ي آن غبار خزان و پژمردگي و مرگ بيفشاند، بلكه با گذشت زمان، فروغ افكني و جاذبه ي آن افزونتر و هر روز دلهاي شيفته و شيداي ديگري را تسخير كرد.

بي دليل نيست كه «گاندي» مصلح بزرگ و پيشواي رهايي هند، در برابر حسين عليه السلام و عاشوراي پرافتخارش سر تعظيم فرود آورده و پرتوي از آن را به ملت هندوستان ارمغان مي برد و مي گويد:

«مردم هند! من براي شما چيز تازه اي نياورده ام، تنها نتيجه اي را كه از مطالعات تحقيقاتم در مورد تاريخ زندگي قهرمانان كربلا دريافت داشتم، آن را ارمغان ملت هند نمودم.» [1] .

بي جهت نيست كه «جناح»، قائد اعظم و مؤسس پاكستان در اين مورد مي گويد: «هيچ نمونه اي از شجاعت، بهتر از شجاعتي كه امام حسين عليه السلام از لحاظ فداكاري و شهامت نشان داد، در عالم پيدا نمي شود.

به عقيده من، بر تمامي مسلمانان گيتي است كه از شهيد گرانقدري كه خود را در سرزمين عراق قرباني راه حق و عدالت كرد، سرمشق گرفته و از او پيروي نمايند.» [2] .

و تصادفي نيست كه «كارلايل» مورخ و انديشمند انگليسي در اين مورد مي نويسد:

«بهترين درسي كه از تراژدي كربلا مي گيريم اين است كه حسين عليه السلام و يارانش، ايماني بس استوار به خدا داشتند.آنان با عمل روشن كردند كه فزوني عدد در جايي كه حق با باطل روبرو مي گردد، اهميتي ندارد، پيروزي حسين عليه السلام با وجود اقليتي كه داشت باعث شگفتي من است.» [3] .

و اتفاقي نيست كه «واشنگتن ايرونيگ» مورخ و نويسنده ي شهير آمريكايي با خضوع در برابر آن حضرت او را «روح فناناپذير» مي خواند و مي گويد: «براي امام حسين عليه السلام ممكن بود كه زندگي خود را با تسليم شدن به اراده ي يزيد نجات بخشد، اما مسئوليت پيشوا و نهضت نجات بخش اسلام اجازه نمي داد كه او يزيد را به عنوان خليفه به رسميت


بشناسد، او به زودي خود را براي پذيرش هر ناراحتي و فشاري به منظور رها ساختن اسلام و مسلمانان از چنگال رژيم اموي آماده ساخت.

در زير آفتاب سوزان سرزمين خشك و در روي ريگ هاي تفتيده ي عربستان، روح حسين عليه السلام فناناپذير برپاست.

هاي اي پهلوان و اي نمونه ي شجاعت و اي شهسوار من حسين.!» [4] .

بر تو هزاران درود و سلام اي حسين عليه السلام!


پاورقي

[1] مجلة الغري، ربيع الاول 1318 ه.

[2] مجله ي نور دانش، سال دوم، شماره 3، ص 96.

[3] مجله نور دانش، سال دوم، شماره 3، ص 96.

[4] مجله ي نور دانش، سال دوم، شماره 3، ص 96.