بازگشت

عنصر گفتار در نهضت حسيني


اگر از نگرش اصالت وظيفه اي، تعصب، سختگيري، انعطاف ناپذيري و خشونت طلبي و از نگرش اصالت نتيجه اي، سهل انگاري، عافيت طلبي و منفعت خواهي برمي خيزد، حركت اصلاحي امام حسين (ع) از سويي با هدف روشني كه دارد، به عنوان يك تكليف، هيچ گونه انعطافي براي بيعت با يزيد از خود نشان نمي دهد و بلكه به دنبال شرايطي براي مبارزه با چنين حكومت فاسدي است، ولي چون مبنايش اصالت وظيفه اي نيست، لذا بدون تدبير و انديشه به كاري دست نمي زند. اگر با حكومت شام مشكل دارد، به عنوان اداي تكليف، مثلاً به سوي شام حركت نمي كند، بلكه به دنبال آن است كه اين تكليف را به بهترين شكل ممكن و با بهترين ثمره و نتيجه ادا نمايد و در اين مسير از ابزاري كه بسيار جدي از آن بهره مي برد، ابزار گفتگو و كلام است، [1] كه از ابزارهاي مهم و قابل توجه مصلحين است. سابقاً اشاره شد كه ايشان در سخنراني براي ياران و دوستانش در شب عاشورا، آنها را به انتخابي انساني و ديني، بدون هيچ تحكم و قطعيت در راه مي كشاند. اين سخنرانيها براي لشكريان حر در بين راه بارها رخ داده و شايد پشيماني حر و بعضي از افرادش را بايد بازتاب اين روشنگريها دانست و از همه قابل توجه تر، سخنرانيهاي امام حسين و يارانش [2] در روز عاشورا و قبل و حين جنگ و رزم است. امام در اولين خطبه روز عاشورا در برابر سپاه كوفه سوار بر مركب با صداي بلند خطاب به لشكريان عمر سعد فرمود: «اي مردم، سخنم را گوش دهيد [در جنگ با من] عجله نكنيد، [بگذاريد] شما را بدانچه از شما بر گردن من است [و بايد آن را به شما بگويم] موعظه كنم. [بگذاريد] تا عذرم را در آمدنم در نزد شما بگويم. اگر عذرم را پذيرفتيد و سخنم را تصديق كرديد و به من انصاف داديد، سعادتمند خواهيد شد و وجهي براي جنگ با من نخواهيد يافت. و اگر عذرم را نپذيرفتيد و انصاف به خرج نداديد، شما و شريكانتان، كارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم كنيد، سپس در كارتان پرده پوشي نكنيد، آنگاه كارم را تمام كرده، مهلتم ندهيد. سرور من خدايي است كه كتاب [قرآن] را نازل نموده و نيكوكاران را دوست مي دارد.» [3] .

و در ادامه به نكات واضح تاريخي استشهاد فرمودند: «مگر من پسر دختر پيامبرتان و پسر وصيّ و پسرعمويش و جزو اولين ايمان آورندگان به خدا و تصديق كننده رسولش در آنچه كه از طرف پروردگارش آورده، نيستم؟» از كلمات تكان دهنده و ماندگار حسيني در هنگامه نبرد و در زماني كه يارانش به شهادت رسيده و شمر و همراهانش به طرف حضرت آمده و بين ايشان و خيمه اش حائل شدند، آن بود كه: «ويلكم ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون يوم المعاد فكونوا في امر دنياكم احراراً ذوي احساب! امنعوا رحلي و اهلي من طغامكم و جهالكم» [4] ؛ واي بر شما اگر دين نداريد و از روز بازگشت نمي هراسيد [لااقل] در كار دنيايتان آزادمرد و بزرگ زاده باشيد! جلوي مردان پست و افراد جاهلتان را از [تجاوز به] خانه و كاشانه و اهل بيتم بگيريد. و جالب اينجاست كه اين گونه كلمات در هنگام نبرد نيز نتيجه مي داد و شمر و يارانش اطراف خيمه را رها كردند. اين سخنرانيها ثبت شده در تاريخ نشان مي دهد كه نهضت حسيني يك قيام كور و نسنجيده نيست بلكه اداي تكليفي است كه در بدو و ختم آن، بينش و هشياري از سويي، و عزت و غيرت و شرافت از سوي ديگر موج مي زند و با توجه به مجموعه شرايط، نتايج، رقم زده شده است.


پاورقي

[1] گفتار مي‏تواند کتبي يا شفاهي باشد، در قالب شعر يا نثر تجلي کند، بين موافقين و دوستان و يا بين غير موافقين در موضوعي باشد، و گفتگو يکي از جلوه‏هاي گفتار است. بررسي نهضت کربلا از منظر گفتار و گفتگو حداقل مقاله مستقلي را مي‏طلبيد.

[2] از ياران امام حسين (ع) در تاريخ خطبه‏هاي زهير بن‏ قين و حر بن ‏يزيد رياحي در تاريخ ثبت شده است. وقعه الطف، صص‏209 و 215.

[3] همان، ص‏206.

[4] وقعة الطف، ص‏252.