بازگشت

حضرت شعيب و اصلاح طلبي


بدون اينكه ضرورتي به طرح همه آياتي كه به بحث اصلاح اشاره دارند، باشد، حتي بر اساس آيه 88/سوره هود نيز مي توان به اصلاح طلبي پيامبراني مثل حضرت شعيب، اذعان داشت. [1] .

چنانچه در آيه ياد شده آمده: «و ما اريدان اخالفكم الي ما انهيكم عنه ان اريد الا الاصلاح ما استطعت»؛ من نمي خواهم در آنچه شما را از آن باز مي دارم، با شما مخالفت كنم (و خود مرتكب آن شوم) من قصدي جز اصلاح (جامعه) تا آنجا كه بتوانم، ندارم. اين آيه اشاره به هدف تلاشهاي حضرت شعيب در ميان قومش دارد كه او از سويي خود را مؤمن و عامل به پيامش معرفي نمود و از سوي ديگر تأكيد دارد (در «ان... الّا» نوعي تأكيد و انحصار نهفته است) كه اراده اي جز اصلاح بقدر توان ندارد. در آيات ديگري محتواي پيام شعيب بهتر روشن مي شود. مثلاً در سوره اعراف/آيه 85 آمده است: «به سوي مردم مدين برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت: اي قوم من، خدا را بپرستيد كه براي شما هيچ معبودي جز او نيست. در حقيقت شما را از جانب پروردگارتان برهاني روشن آمده است. در سنجش كيل و وزن با مردم، عدل و دوستي پيشه كنيد، كم نفروشيد و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد (تفسدوا في الارض بعد اصلاحها). اين [رهنمودها] اگر مؤمنيد براي شما بهتر است.» و در آيه 86 همين سوره نيز آمده است: «و بر سر راهي منشينيد كه [مردم را] بترسانيد و كسي كه ايمان به خدا آورده را از راه خدا باز داريد و راه او را كج بخواهيد...» و اين گفت و شنود تا آيه 93 ادامه مي يابد. در سوره شعراء نيز در باره گفتگوي شعيب و قومش از آيات 177 به بعد طرح مطلب شده و از جمله در آيات 3 - 181 آمده «پيمانه را تمام دهيد و از كم فروشان مباشيد و با ترازوي درست بسنجيد و از ارزش اموال مردم مكاهيد و در زمين سر به فساد برمداريد.» از جمله محتواي حركت مصلحانه حضرت شعيب بر اساس آيات قرآن، موارد زيراست: اول: خداپرستي (اصلاح در باورها و ارزشها)؛ اصلاح ترازو، برخورد با مشكل كم فروشي (اصلاح اقتصادي)؛ حفظ امنيت راهها (اصلاح اجتماعي و سياسي) و دركنار محتواي اصلاح، «شيوه» حضرت شعيب نيز قابل توجه است كه از ابزار كلام و گفتار بهره برده و نيز تأكيد بر اينكه گرچه هدفم جلوگيري از مفاسد و اصلاح طلبي است، اما اين تلاش در حد استطاعت و توان است. اين قيد با نگرش اصالت وظيفه اي كه تكاليف مطلق را مي زايد، نمي سازد و از آن طرف پافشاري حضرت بر راهش با اصالت نتيجه نمي سازد و اينجاست كه مي توان گفت حركت اصلاحي شعيب، بين نگرش اصالت وظيفه و نتيجه و حركتي متعادلانه و مبتني بر كلام و به قدر توانايي، در عين حال شفاف و با هدف تأمين امنيت سياسي - اجتماعي و اصلاح اقتصادي و اصلاح اعتقادي است. [2] .


پاورقي

[1] استاد مطهري نيز معتقد است، «قرآن کريم در مجموع تعبيرات خود، پيامبران را مصلحان مي‏خواند.» و نتيجه مي‏گيرد، «اصلاح‏طلبي، يک روحيه اسلامي است، هر مسلماني به حکم اينکه مسلمان است خواه ناخواه، اصلاح‏طلب و لااقل طرفدار اصلاح‏طلبي است. زيرا اصلاح‏طلبي هم به عنوان يک شأن پيامبري در قرآن مطرح است و هم مصداق امر به معروف و نهي از منکر است، که از ارکان تعليمات اجتماعي اسلام است.» نهضتهاي اسلامي در صد ساله اخير، ص‏8.

[2] تفصيل اصل داستان حضرت شعيب از بدو تا ختم در: رسولي محلاتي، هاشم، قصص قرآن يا تاريخ انبيا، ج دوم، انتشارات علميه (چاپ چهارم)، 1363، صص‏35 - 29.