بازگشت

حرام خواري


روابط نامشروع اقتصادي، نشانه بيماري جامعه و تباهي اخلاقي افراد است و اين بيماري به طور آشكار در ميان حزب اموي خودنمايي مي كرد. امام حسين (ع) در روز عاشورا هر چه كوشيد تا با نصيحت و موعظه حسنه، سپاه يزيد را از انحراف و تبهكاري باز دارد، آنان با غوغاسالاري و جنجال آفريني مانع شدند و امام به آنان فرمود: «كُلُّكُمْ عاصٍ لِاَمْري غَيْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلي فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرامِ وَ طُبِعَ عَلي قُلُوبِكُمْ، وَيْلَكُمْ اَلا تَنْصِتُونَ؟ اَلا تَسْمَعُونَ؟؛ [1] .

همه شما فرمان مرا سرپيچي مي كنيد، به سخنم گوش نمي دهيد؛ زيرا شكمهايتان از حرام پرشده و بر دلهايتان مهر خورده است. واي بر شما چرا ساكت نمي شويد؟ چرانمي شنويد؟» نقل است چهار نفر از شيعيان، نزديك كوفه به امام پيوستند، امام اخبار كوفه را از آنان جويا شد، در پاسخ گفتند: رؤساي قبايل و سرشناسان شهر، رشوه هاي كلان دريافت كرده اند و به شدت طرفدار بني اميه شده اند و اميد نمي رود كه به شما مدد رسانند و مردم عادي نيز گرچه در دل به شما علاقه مندند ولي به روز حادثه به رويتان شمشير خواهند كشيد و چنين نيز شد. [2] .

اعصم كوفي مي نويسد: «عبيداللَّه در مسجد كوفه بسيار از يزيد تعريف و تمجيد كرد و اعلام داشت يزيد چهارهزاردينار و دويست هزار درهم فرستاده كه ميان شما پخش كنم تا به جنگ دشمنش-حسين بن علي (ع) - برويد، سپس از منبر فرود آمد و آن مبلغ را ميان مردم تقسيم كرد.» [3] .

همچنين مي نويسد: «پس از كشتن اباعبداللَّه (ع) يزيد يك ميليون درهم به عبيداللَّه جايزه داد.» [4] .

عبيداللَّه پس از شهادت مسلم و هاني، سرهايشان را از بدن جدا كرد و براي يزيد فرستاد، او نيز آنها را بر دروازه دمشق آويخت و به دو نفري كه سرها را حمل كرده بودند، به هر يك ده هزار درهم جايزه داد. [5] .


پاورقي

[1] همان، ص‏8.

[2] تاريخ طبري، ج‏5، ص‏405 و مقتل مقرّم، ص‏221.

[3] الفتوح، ص‏157.

[4] همان، ص‏252.

[5] همان، ص‏109 - 108.