بازگشت

ترس از مرگ و حقيقت كشي


ترس از حال و آينده، انسانهاي معمولي را مجبور به زير پا گذاشتن حقيقت مي كند و همين ترس پيوسته جان آنها را از حقيقت خالي مي كند و به هيچ و پوچ تبديل شان مي كند به طوري كه دست به كشتن حقيقت مي زنند، و عجب اينكه در آخر، از همين حقيقت كشي خود ناراضي خواهند بود. تا اينجا همه آدمها همين طور هستند و نهضت و حكمت حسيني، رمز و راز رهيدن از اين پوچي و پوسيدگي و حقيقت كشي است. چه انبوه انسانهايي كه در چنگال ترس، زندگي مي كنند و چون از حسين عليه السلام دورند جرأت زندگي برتر را به خود نمي دهند؛ حالا به سه صورت در دوري از حسين عليه السلام خود را مضمحل مي كنند، يا پلنگ وار با خشمي بي هدف بر همه چيز ميشورند و نمي دانند با چه كسي بايد بجنگنند، (اگر ما هم از نهضت حسيني جدا شويم ممكن است احمقانه و خشمگينانه و پلنگ وار به جان هم بيفتيم و بي هدف بر همه چيز بشوريم) يا چون سگ به ليسيدن كفش ارباب، دل خوش مي كنند و يا با نااميدي و بدون اطمينان به راهي كه در مقابله با دشمن در آن قدم


گذاشته اند، مي جنگند بلكه به جايي برسند. اين حالت سوم بسيار خطرناك است چرا كه ما گاهي با ابهام مبارزه را شروع مي كنيم.

متأسفانه عده اي با سطحي شدنشان اصلا اجازه نمي دهند جلسه هايي براي فهم اباعبدالله تشكيل گردد آية الله جوادي آملي - حفظه الله - فرمودند «مراسم و جلسه عزاداري فقط شيپور و طبل و آهن شده است» بايد آهن را به آه تبديل كنيم، به كمك آه است كه آدمي مي فهمد اي واي چقدر از حكمت متعاليه حسيني دور شده است و حجاب ها از جلوي چشمش كنار مي رود. يكي از نكاتي كه بايد روي آن وقت گذاشت اين است كه ما آخرش غرايز و افكار سطحي خودمان را به نحوي به دل جامعه مي اندازيم، اما جهت حسيني به آن نمي دهيم و يا تحركاتي و فعاليتهايي پيدا مي كنيم، اما اين كارها را در كانال حكمت حسيني قرار نمي دهيم و در نتيجه، آن نتايجي كه بسيار هم مي تواند بزرگ باشد از عزاداري هايمان نمي گيريم.

بحث عميقي كه هست اين است كه حسين عليه السلام ذخيره حيات دائمي ملت هاي مسلمان است تا پوچي و تملق، وسيله حاكميت حاكمان ظالم بر كشور شيعه نگردد.ما معتقديم آينده از آن شيعه و حسين عليه السلام است ولي به شرطي كه فرهنگ حسين عليه السلام را بشناسيم. يقين پيدا كنيد كه اگر شما فرهنگ حسين عليه السلام را شناختيد، ديگر رضاخان ها، ژنرال ها زاهديها و... كاري از دستشان برنمي آيد. شما به دو برهه تاريخ نگاه كنيد، انقلاب مشروطه و نتايج آن را با قلدري رضاخان از دست مردم گرفتند، انقلاب سالهاي 1320 تا 1330 با رهبري آية الله كاشاني را با قدرت نمائي ژنرال زاهدي گرفتند ولي نتوانستند نگه دارند. تا شما روحيه حسيني و حكمت حسيني داشته باشيد، نمي توانند انقلاب اسلامي را از شما بگيرند، چون هم حسين عليه السلام را داريد و هم تجربه هاي تاريخي گذشته را داريد.