بازگشت

خوش بيني بي جا و ياس پايدار


خوش بيني به روش و نهضت حسين عليه السلام يك واقع شناسي عميق است كه همواره جواب مي دهد ولي اميد به نتيجه رسيدن حاكميت معاويه اي و يزيد يك خوش بيني كودكانه ي «اكنون زده» است و حكمت حسيني توان ارائه چنين نكته اي را دارد تا ما يك خوش بيني بي جا ناگهان با يك يأس پايدار روبرو نشويم.

چرا انقلاب اسلامي ايران نتيجه داد؟ مگر شاه فكر نكرد حركت امام خميني (ره) در سال 41 با جوي كه ضد امام ساختند تمام است؟ ولي اشتباه كرد بعد كه ديد حركت امام تمام نشد شروع به سركوب كردن نمود. و به دنبال آن جريان 15 خرداد 42 به وجود آمد، و پس از آن در سال 43 امام را تبعيد كرد و فكر كرد انقلاب تمام است، پس از آن يك مرتبه در سال 56 در مقابله با تجليل مردم از رحلت حاج آقا مصطفي مقاله «رشيدي مطلق» را در رابطه با توهين به امام نوشت. و آن چنان مردم


مقابله كردند كه شاه شوكه شد، چرا كه قبلا فكر مي كرد انقلاب تمام شده است ولي متوجه شد كه يك ملت به اين سيد - امام خميني (ره) وفا دارند و يك مرتبه كشور منفجر شد، دستور داد كه مردم را بكشيد لذا خودش نابود شد، آيا مي شود كه نهضت حسين عليه السلام موفق نشود؟ اگر كسي معني نهضت و روش حسين عليه السلام را فهميد، محال است كه به نتيجه نرسد، البته بصيرت حسيني لازم است تا موفقيت روش حسيني را ببينيم و گرنه يك آدم ساده هم مي گويد امام را كه تبعيد كردند، كار تمام شد پس اي حزب الهي ها پي كارتان برويد ولي مسئله چيز ديگري است. بنابراين از اين جمله به آساني نگذريد كه خوش بيني به روش و نهضت حسيت عليه السلام يك واقع شناسي عميق است كه همواره نتيجه مي دهند ولي اميد به نتيجه رسيدن حاكميت معاويه اي و يزيدي يك خوش بيني كودكانه «اكنون زده» است. كساني مثل رضاخان و پسرش و حسن البكر و صدام را ديديد كه با خوش بيني كودكانه گفتند. ما موفق شديم و حكمت حسيني توان ارائه چنين نكته اي را دارد تا در چنين شرايطي فريفته نشويم و با يك خوش بيني بي جا ناگهان با يك يأس پايدار روبرو نگرديم.

نكته اي كه شايسته است عزيزان روي آن دقت كنند اين است كه متوجه باشند كه شايد نود درصد مردم دنيا، امروز در يأس زندگي مي كنند و شايد اگر خود شما در جان خودتان خوب دقت كنيد مي بينيد كه گاهي اوقات در يك يأس به سر مي بريد و تحرك زندگي با يك نشاط براي رسيدن به نتايج متعالي در ما وجود ندارد. نهضت حسيني مي گويد كه اگر من را بشناسي، با يك يأس پايدار روبرو نخواهي شد. چقدر بصيرت هستند كساني كه خوش بين نيستند به آن چه كه بايد خوش بين نباشند، و اميدوارند به آنچه بايد اميدوار باشند. دو نكته را در نظر داشته باشيد، اول اين كه چقدر عاقلانه است كه آدم متوجه باشد كه راه غير حسين عليه السلام هيچ وقت و به هيچ وجه نتيجه نمي دهد و دوم اين كه راهي كه بتوان از آن نتيجه گرفت وجود دارد، اين نكته اي است كه دنيا در فهم آن مشكل دارد، شما به كتاب هاي «علوم اجتماعي دنيا» نگاهي بيندازيد، همه دم از نااميدي مي زنند به اين جمله دقت كنيد كه مي گويد: «حالا كه هيچ راه ديگر وجود ندارد، پس بايد همين را كه هست بپذيريم» اين خيلي بد


است مثل اين است كه بگوييم حالا كه هيچ غذايي وجود ندارد بايد اين غذاي گنديده را بخورم!! آقاجان مريض مي شوي، مسموم مي شوي، مي گويد: راه ديگري نيست، شما هم اگر به حسين عليه السلام متصل نبوديد همين طور بوديد، حكمت حسيني مي گويد: راه ديگري هم هست.