بازگشت

ماندند و نماندند


آري در يك طرف جبهه اي كه با تن دادن به شهادت مي خواهد با پوچي مبارزه كند و در طرف ديگر، جبهه اي كه ناخودآگاه پوچي خود را استحكام مي بخشيد و هر چه بيشتر ادامه داد بدتر شد، چه يزيد، چه عمر سعد و چه بقيه. كوفياني كه با حضرت مي جنگيدند براي اينكه بمانند و از شمشير عبيدالله بن زياد در امان باشند، ماندند و نماندند. آيا پوچي از اين بدتر، براي كساني كه ماندند و نمردند ولي تمام وجودشان بيهوده شده بود، سراغ داريد؟ شما به خودتان توجه كنيد، مگر وقتي كه به آسمان وصل نيستيد، احساس نمي كنيد كه از خودتان راضي نيستيد و خودتان هم خودتان را نمي خواهيد؟ يعني در واقع خود آدم براي خودش پذيرفتني نيست. علتش اين است كه ناخودآگاه از فرهنگ كربلا دور شده ايم.

كربلا با چنين جامعيتي مي تواند تاريخ را تغذيه كند و اين به شرطي است كه به آن دقيق بنگريم و اين همان دليلي است كه بايد بگوييم: «كربلا مبارزه با پوچي هاست».

شما جبهه كربلا را خيلي وسيع كنيد، در زيارت وارث مي گوييد:اي حسين عليه السلام تو وارث همه پيامبران هستي، مگر تمام پيامبران نيامده اند كه ما را به عالم


معنا وصل كنند، عالم معنا يعني عالم غيب و الهي، عالم معنا، آدم را بامعنا مي كند و بر عكس آن، هر كس از فرهنگ انبياء جدا شد بي معناست، مي خواهد كلينتون باشد يا صدام؛ در زمان رژيم شاه، فرهنگ، فرهنگ بي معنايي بود و تا آمديم مفهوم معنادار بودن را احساس كنيم، هشت سال چنگ هم تمام شد و بعد از جنگ هم كه دوباره تا حدي فرهنگ با نشاط معنوي مان را گم كرديم.

امام معصوم در تمام افقهاي حيات بشري حاضر و ناظر است و با اين نگاه است كه تلاش مي شود از حركت امام عليه السلام غذايي براي جان خود برگيريم و لذا بايد سخت در فلسفه حركت امام فرورويم تا از كمك اماممان و هدايت حضرت محروم نمانيم.

شما با يك احساس روحاني و در حالت حضور ناخودآگاه از خود مي پرسيد كه آيا امام حسين عليه السلام راضي هستند كه ما اينجا بنشينيم و سينه بزنيم؟ آيا امام زمان (عج) راضي هستند كه ما اين غذا را بخوريم؟ اينها يعني چه؟ يعني اينكه شما متوجه ايد كه امام در صحنه هاي حيات شما حاضر و ناظر است و خودتان را بر اساس امام ارزيابي مي كنيد و با اين نگاه است كه تلاش مي شود تا از حركت امام روحمان را تغذيه كنيم و لذا بايد سخت در فلسفه حركت امام فرورويم كه از اماممان هدايت او محروم نشويم. يكي از ظلم هايي كه به خود مي كنيم اين است كه غفلت كنيم امام معصوم در كربلا چه مي ديدند. ابن عباس قبل از حركت به سمت كربلا مي گفت كه شما كشته مي شويد و زن و فرزندتان اسير مي شوند، همه حرف هاي ابن عباس هم درست درآمد، اما اي حسين عليه السلام تو چه ديدي كه فوق فكر عبدالله بن عباس ها با اينكه مي دانستي شهيد مي شوي و زن و فرزندت اسير مي شوند، اين حركت را ادامه دادي؟