بازگشت

كربلا، تابلوي اميدواري در خطرناكترين شرايط


السلام عليك يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك، عليك مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم.

سلام بر حسين عليه السلام كه مظهر احياي همه فضيلت ها است و مسلم اگر جامعه اي بي حسين شد در مرگ انسانيت فروخواهد رفت در واقع پوچي خودش را زندگي مي پندارد و از زنده بودن هيچ بهره اي نمي برد.

همه ي عزيزاني كه ما در خدمت شان هستيم - يعني شيعه هاي مكتب اهل بيت - سلام الله عليهم - كم و بيش حادثه كربلا را مي شناسد. ائمه از ما خواسته اند كه راجع به كربلا فكر كنيم، به ما دستور داده اند كه حتي دو نفري كه كنار هم مي نشينيد از فرهنگ اهل بيت صحبت كنيد. به فرموده علماء دين آنچه كه در كربلا ما را نجات مي دهد، تحليل حادثه كربلاست. همان روزي كه واقعه كربلا به وقوع پيوست، عبيدالله بن زياد كربلا را تحليل كرد و گفت: «خدا مي خواست كه ما پيروز شويم» و اين هم نوعي تحليل است! يعني دشمن نمي گذارد كه ما تحليل مناسب كربلا را به راحتي به دست آوريم؛ همه مي دانند در كربلا چه گذشت، اكثر اين اخباري كه از


كربلا به دست ما رسيده است، شيعه و سني قبول دارند، اشكال كار در تحليل غلط كربلاست. اگر مي خواهيد به اين نسل و خودتان خدمت كنيد، روي سه نكته بايد حساس بود، يكي اينكه خود حادثه كربلا را به خوبي شناخت و تحليل صحيحي از آن داشت تا با تحليل هاي غلط، چيزي را حذف يا اضافه نكنيم، بلكه تماما با خود كربلا روبرو باشيم. ديگر اين كه بايد توجه كرد به اين كه كربلا را چه كسي به وجود آورده است؟ آيا صرفا يك آدم خوب به وجود آورده يا يك امام معصومي كه تمام حركات و سكناتش بايد براي ما ملاك باشد و به ما الگو بدهد.

گاندي مي گويد: «من به حسين عليه السلام اقتدا مي كنم». آري اين نكته قابل تقديري است ولي آيا شيعه هم مثل گاندي امام حسين عليه السلام را قبول دارد؟ شيعه مي گويد: «حسين حق است» و گاندي مي گويد: «حسين خوب است»، در نظر گاندي كار حسين عليه السلام خوب است. اما آيا حق هم است؟ اگر مي خواهيد از كربلا محروم نشويد، بايد متوجه باشيد كه كربلا را چه كسي به وجود آورد؟ كربلا را يك امام بر حق به وجود آورد و نه يك انسان خوب، خوب بودن كافي نيست، اگر امام را فقط خوب دانستيد، حق امام اداء نشده است.

كربلا را نمي توان از چشم مورخين تحليل كرد، به عنوان مثال طبري امام را آدم خوبي مي دانسته و از اين زاويه وقايع كربلا را ذكر نموده است، اما طبري كربلاشناس نيست، او يك شافعي است. آري پس از اين نكته غفلت نكنيد كه كربلا توسط يك امام حق ساخته و پرداخته شده است.

نكته سومي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه اين كربلايي كه يك امام معصوم آن را به وجود آورده است، چرا به وجود آمده؟ چه پيامي دارد؟ بنياد آن چيست؟ بعد از آن چه شد؟ مي بينيد كه هزاران نكته در اينجا نهفته است.

مسئله اي كه حائز اهميت است، اين است كه كربلا، جهان انساني را از پوچي نجات داد و به همين جهت هم هست كه نام «كربلا مبارزه با پوچي ها» براي اين سلسله بحث ها برگزيده شد، در نگرش به حادثه كربلا، بنده روي شخص يزيد تأكيد ندارم، روي معاويه تأكيد دارم، معاويه فرهنگي است كه حادثه كربلا را به وجود


آورد و يزيد فرزندي نادان بود كه نفهميد پدرش چه كار بزرگ خائنانه اي كرد.