بازگشت

جنگ كاخ سبز با ارزش هاي ديني


معاويه با ساختن كاخ سبز، فرهنگ ارزشي جامعه را تغيير داد، يعني از آن به بعد «بزرگي» به داشتن ساختمان هاي باشكوه است، نه به ايمان ژرف و عميق. حسين عليه السلام بنا دارد اين نظام ارزشي را تغيير دهد تا انسان در نظام ارزشي دروغين معاويه، اسير زمين و سنگ و گچ بري نگردد و از آن آسمان و ملكوت و خدا باز بماند، و در پوچي زندگي دست و پا زند، و در آن حال نه مي تواند زندگي پيشنهادي معاويه را بپذيرد، و از عهد محمدي صلي الله عليه و آله كه خبرش در ذهن ها هنوز مانده است، كاملا فاصله بگيرد، و نه مي تواند در چنان شرايطي كه نظام ارزشي معاويه در جامعه جريان دارد به عهد ديني برگردد.

امام در موقعيتي نسل موجود را درك كردند كه معاويه شرايطي ساخته بود تا آن نسل نه جرأت و همت زير پا گذاشتن نظام دروغين معاويه را داشته باشند و نه همت برگشتن باتمام وجود به عهد ديني را. نه مي توانستند دل از عهد ديني بركنند و نه به خودي خود به آن بازگردند. و به آن نسل در آن شرايط كمك مي شد وگرنه متوقف و پوچ مي شدند لذا حسين عليه السلام راه برگشت به عهد ديني را به آن ها نشان داد و آنان را به آن عهد دعوت كرد. حتي اگر به شهادت ختم شود باز تنها راه، همان راه حسيني يعني بازگشت به عهد ديني است، و جرأت شهيد شدن در اين راه خدمت بزرگي است به ملتي كه مي خواهد انتخاب بزرگ داشته باشد، چرا كه اسير پوچ انگاري معاويه اي شدن، نه چاره ي درد است و نه امكان تحمل آن موجود مي باشد. كه اگر احياء خود را مي خواهي بايد خيلي چيزها را فدا كني. اين حيله و القاي معاويه بود كه هم مي توان ديندار بود، و هم بر عهد معاويه اي پا برجا. حسين عليه السلام نشان داد كه عهد ديني با عهد معاويه اي


سازگار نيست و جمع بين اين دو ممكن نيست و در عهد معاويه اي از خانه امن بقا در بندگي بيرون خواهي ماند، وگرنه حسين عليه السلام هم چنين مي كرد.

يكي بشر را دعوت به پوچي و سرگرمي مي كند، و يكي تمام اين ها را زير پا مي گذارد تا قلب انسان را با خدا آشنا كند، و حسين عليه السلام راهي را نشان داد تا بشر هيچ وقت سرگردان نماند و محكوم نظام ارزشي دروغين زمانه نگردد، آنگاه كه آن نظام، انسانها را به غير عهد فطري و الهي مي خواند.

چرا كه بشر همواره در طلب خانه امن روحاني و معنوي براي خود بوده تا در سايه دين اين خانه امن را بنا كند و حيات ابدي خود را در همين دنيا، خارج از زمين و زمان خاص پايه گذاري كند و به همين جهت از پوچي مي هراسد، چرا كه پوچي يعني ماندن و بودني بودن آن خانه امن خارج از زمان و مكان.