بازگشت

تشكيل حكومت اسلامي


ترديدي نيست كه رسالت بزرگ همه انبيا و اوليا خدا، مبارزه با ظلم و ستم و فساد و آرمان مشترك همه آنها، آزادي و سعادت و رفاه انسانها، و اجراي احكام الهي و ارزشهاي انساني است. اين اهداف بدون از ميان بردن نظام هاي طاغوتي و تأسيس و تحقق حكومت ديني امكان پذير نيست. از اين رو حسين (ع) همچون پدر و نياي خويش افشاي چهره واقعي مستكبران و مستبدان ريا كار و اسقاط حكومت جابر از آنان را از مهم ترين وظايف ديني خويش مي شمرد. به همين جهت در كنار پدر و برادرش براي اين هدف مجاهدات بسياري كرد و به ويژه پس از شهادت امام مجتبي (ع) به موازات افزايش ستم و فساد باند اموي كوشيد تا با افشاگري هاي به موقع پرده سالوس و ريا را از چهره آنان برگيرد و مردمان را نسبت به واقعيت هاي تلخ جامعه اسلامي آشنا كند. [1] .

امام حسين (ع) در بخشي از دعاي عرفه مي گويد: «فلم ازل ظاعناً من صلبٍ الي رحمٍ في تقادم مِن الايام الماضية والقرون الخالية لم تخرجني لرأفتك بي و لطفك لي و احسانك اليّ في دولة ائمة الكفر الذين نقضوا عهدك و كذبوا رسلك لكنك اخرجتني للذي سبق لي من الهدي الذي له يسرتني و فيه انشأتني». در اين فقره امام حسين (ع) خداوند را مي ستايد كه او را در زمان جاهليت به دنيا نياورده است؛ اين نشان بلند نظري آن حضرت است. چون ممكن است كسي تبهكارانه به سر برد و براي توجيه تباهي خود بگويد: ما در زمان جاهليت زندگي مي كرديم و احكام الهي را نمي دانستيم و هر انسان جاهلي معذور است، اما روح بلند انسان كامل اين را عذر نمي داند، بلكه مي كوشد تابه احكام الهي عالم شود و بدون عذر باشد نه معذور. حضرت ابا عبدالله (ع) به درگاه خداوند متعال عرضه مي دارد: خدايا! تو را شكر مي كنم كه مرا در دولت زمامداران كفر به دنيا نياوردي چون اگر قبل از اسلام به دنيا مي آمدم از نعمت اسلام و معارف عميق آن محروم مي شدم، اماتو بر من منت نهادي و پس از سپري شدن دولت كفر و استقرار دولت اسلام مرا به دنيا آوردي. اين سخن، تشويق به حكومت اسلامي و تلاش براي استقرار نظام الهي است. چون اگر كسي بخواهد شكر نعمت به دنيا نيامدن در دولت كفر را به جا آورد بايد براي براندازي دولت كفر و حاكميت شرك و تشكيل حكومت اسلامي و حفظ آن تلاش كند. براي اين كه با وجود حكومت كفر، رسيدن به معارف الهي و اخلاقي انساني هر چند كه متعذّر و ممتنع نيست ليكن دشوار خواهد بود و توفيق زمزمه و مناجات با خدا در لواي حكومت اسلامي وحاكميت دين آسان تر است و سالار شهيدان نيز براي همين منظور قيام كرد تا در پرتو نظام اسلامي، آيندگان نيز همانند خود آن حضرت مشمول الطاف و بركات دولت حق گردند و در پناه دولت اسلام بر حاكميت قرآن احيا شوند، از اين رو فرمود: من عليه حاكميت ستم قيام كردم تا كفر را بر اندازم و اصلاح در امت جدم محمد (ص) ايجاد كنم: «انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي». [2] آن روح بزرگوار حماسي اين هدف را پي گرفت تاسرانجام به مقصود خويش نايل آمد.


پاورقي

[1] عبدالله جوادي آملي، حماسه و عرفان، نشر اسراء، ص 233 - 232.

[2] بحار، ج‏44، ص‏329.