بازگشت

عظمت قيام امام حسين


نهضت امام حسين عليه السلام نهضتي مقدس، متعالي و روحاني بود. پاكي، خلوص، بي اعتنايي به دنيا، بري بودن از اغراض شخصي و آز و جاه طلبي و خودخواهي از ويژگيهاي اين قيام است. [1] انقلاب آن حضرت درس قسط، عدالت، توحيد، شرافت، ايثار و فداكاري به مردم داد. [2] .

فرزند پيامبرصلي الله عليه وآله با خون خويش درخت اسلام را كه رو به خشكيدگي گذاشته بود، آبياري كرد و در تاريكي ظلم و فساد بني اميه درخششي بوجود آورد كه آن محيط ظلماني را نور و روشنايي بخشيد و بزرگراه سعادت را نمايان كرد و ابرهاي تيره و تاري از آسمان بر جوامع اسلامي بلكه جوامع انساني پراكنده شد و چهره اسلام را چنان كه هست بر جهانيان آشكار ساخت [3] به همين جهت است كه سوره «الفجر» سوره «الحسين » نامگذاري شده است.

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه اين سوره درباره حسين عليه السلام نازل شده و سوره حسين است [4] و چون آن جناب با اخلاص كامل در راه خدا خاندان و اموالش را فدا نمود، با اطمينان و اشتياق فراوان به ديدار معبود خود شتافت و مصداق واقعي «نفس مطمئنه » واقع شد، و در نزد پروردگار در جوار رحمتش قرار گرفت، لذا امام صادق عليه السلام فرمود: مقصود از «نفس مطمئنه » حسين و ياران اوست كه صاحب نفس مطمئنه اند كه در روز قيامت رضوان خدا براي ايشان است و خداوند از ايشان راضي است. [5] .

او كسي است كه با نيل به درجه رفيع شهادت جاودانگي يافت، به ميزاني كه در راه موضوعي فدا و فاني مي شود ارزش آن را به خود مي گيرد و كسب مي نمايد.

حسين بن علي عليه السلام كسي است كه تمام هستي و متعلقات خويش را با اخلاص در راه خدا كه اصل و منشا تمام كمالات و تقدسهاست، فدا و فاني نموده است پس جاي شگفتي نيست كه بگوييم تمام تقدسها و كمالات و جاودانگي به وجود فدا شده اش انتقال يافته است. [6] و نيز بي جهت نيست كه محبت و عشق به آن حضرت در دلهاي مؤمنان جايگزين شده به همان گونه كه محبت و علاقه به خداوند در آن دلها جاي دارد. لذا از رسول اكرم صلي الله عليه وآله نقل شده است: «همانا براي شهادت حسين عليه السلام حرارتي وجود دارد كه هيچ گاه سرد نمي شود. [7] و نيز فرمود: «براي حسين عليه السلام در دلهاي مؤمنان محبتي است ». [8] .

آري! حضرت سيدالشهدا عليه السلام كه از روي خلوص به پيشگاه معبود خويش سر عبوديت فرود آورده و بر آن مداومت ورزيده، به اوج كمال و قرب رب ذي الجلال رسيده و آن قدر شرافت و قداست پيدا كرده كه صحيح است او را به خدا نسبت دهند، مثلا بگويند: دست او، دست خدا، خون او خون خدا و گوش و زبان و چشم او، گوش و زبان و چشم خداست، و اين بدان جهت است كه توجه به خدا، فدا شدن در راه او، و استمرار بر طاعتش، چنان انقلابي در وي به وجود آورد كه عظمت خداوندي به او نسبت داده مي شود زيرا از معنويت ارتباط با خداوند متاثر گشته است. در اين باره حديثي از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه همين معني را مي رساند و مي فهماند كه آدمي با رشته ارتباط و بندگي خالصانه خدا به مقامي مي رسد كه در فكر نگنجد و شرافت و قداست و ابديت ذات اقدس ربوبي او را متاثر مي سازد و آن خصوصيات به او انتقال مي يابد:

... ان الله جل جلاله قال: ما تقرب الي عبد من عبادي بشي ء احب الي مما افترضت عليه و انه يتقرب الي بالنافلة حتي احبه فاذا احببته كنت سمعه الذي يسمع به و بصره الذي يبصر به و لسانه الذي ينطق به و يده التي يبطش بها. ان دعاني اجبته و ان سالني اعطيته. [9] .

حسين بن علي عليه السلام كه در راه خدا و در راه افكار عاليه اش شهيد شد وجود مادي خود را نفي كرد اما به صورت منبع فضيلت و مركز شرافت و عظمت وجود جاودانه خود را اثبات نمود عقل و دين حكم مي كند كه بزرگان و افراد برگزيده را در حال حيات و ممات ارج نهيم و آنان را دوست بداريم و از ياد نبريم و در سالروز وفات و شهادتشان مجالس يادبود برپا كنيم. به ويژه كه آن شخص تمام هستي خودش را در طبق اخلاص نهاده و از هيچ فداكاري در راه خدا دريغ نورزيده باشد.

از اين جهت است كه در اقطار مختلف اسلامي به نام آن حضرت اقامه مجالس مي كنند و چنين نيست كه تكريم و تعظيم آن حضرت اختصاص به شيعيان داشته باشد مثلا در كشور مصر در روز ولادت آن حضرت و خواهر بزرگوارش حضرت زينب مجالس جشن و سرور برپا مي دارند. [10] و درباره فضايل ايشان قلمفرسايي مي كنند و كتابها و مقاله ها مي نويسند. [11] .

حسين بن علي عليه السلام براي هدفي بس عالي در راه معبود خود با نفس نفيس جهاد نمود. [12] و براي احياي فضيلت و شرافت و برقراري آزادي و بيداري بشر قيام كرد. پس سزاوار است كه تمام جوامع انساني - خواه مسلمان خواه غيرمسلمان - به پاس احترام و بزرگداشت آن شخصيت عظيم الشان سالروز شهادت آن حضرت را بزرگ بشمارند و به سوك و ماتم بنشينند.

او ابرمرد عالم و شخصيت بسيار بزرگواري است كه تمام مكارم و فضايل را دارا بود به گونه اي كه ابعاد گسترده بسيار وسيع وجودش همگان را متحير ساخته است. [13] .

از لحاظ نسب نيز كسي به پايه امام حسين عليه السلام نمي رسد: جدش رسول خدا سيدالمرسلين و خاتم النبيين و پدرش علي مرتضي سيدالوصيين و مادر فاطمه زهرا سيده نساء عالمين و برادرش امام حسن مجتبي، و عمويش جعفر طيار و عموي پدرش حمزه سيدالشهداء است.

فكر او بر محور ابديت و ماوراي محسوسات دور مي زند او شهادت را برگزيد و منيه را بر دنيه و كرامت قداست را بر لئامت اطاعت بدسگالان و نابكاران ترجيح داد. [14] .

فرزند پيامبرصلي الله عليه وآله چندان ثبات و استقامت و شجاعت و بردباري و صبر از خود بروز داده كه نظر همه متفكران و بزرگان را به خود جلب نموده و همگان در برابر عظمتش سر تعظيم فرود آورده اند. و هر كس كه درباره احوال و رفتار آن حضرت مطالعاتي داشته باشد غير ممكن است مجذوب فضايل و شخصيت او نگردد و از مصايبي كه براي نجات اسلام و بشريت متحمل شده متاثر و اندوهگين نشود.


پاورقي

[1] ... و اني لم اخرج اشرا و لابطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي... رک: بحارالانوار، 44/329 و سمو المعني لسمو الذات، ص‏106،1359.

[2] ... الاترون ان الحق لايعمل به و ان الباطل لايتنهي عنه... تاريخ طبري 5/229 ط - المطبعة الحسينية المصريه.

[3] سبقت العالمين الي المعالي بحسن خليقه و علو همة و لاح بحکمتي نورالهدي في ليال في الضلالة مدلهمة يريد الجاحدون ليطفؤوه و يابي الله الا ان يتمه.رک: بحارالانوار 44/194.

[4] البرهان في تفسير القرآن، سوره فجر.

[5] همان.

[6] حسين وارث آدم، صفحه 212 به بعد.

[7] لؤلؤ و مرجان، انتشارات نوين، ص‏38.

[8] همان ماخذ.

[9] وسائل الشيعه،3/53 ط اسلاميه.

[10] مجله رسالة الاسلام، سال 11، شماره‏3، ص‏264.

[11] الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل‏الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله، سوره توبه، آيه 20.

[12] سياسة الحسينيه، ص‏8، و 51 ط زهره.

[13] اعيان الشيعه، 1/581... ان الدعي ابن الدعي قد رکز بين اثنتين.. .

[14] تفسير قرطبي،9/342 ذيل آيه و ذکرهم بايام الله، سوره ابراهيم، آيه 54.