بازگشت

شكل و اساس خلافت در صدر اول اسلام


اسلام در اثر عقيده ي توحيد محض - كه از اصول اوليه ي اسلام بوده و اهل عالم را به طرف آن دعوت مي كنند - يگانه وجود خداوند متعال را منبع تمام قوه ها دانسته و قدرتش را، در آخرين درجه ي كمال، به نوع بشر شناسانده است، و در نتيجه ي اين عقيده و اصل اسلامي و اعتقاد به عدل الهي، مساواتي در حقوق عامه، ميان همه ي طبقات بشر وضع كرده است. [1] در مقابل قانون اسلامي، براي غني و فقير فرقي نيست و برتري و مزيتي براي فردي از افراد انسان بر ديگري، به غير از موحد بودن و علم و تقوي و نيكوكاري، نمي داند؛ «ان اكرمكم عندالله اتقيكم.» [2] .

پيغمبر اكرم، عصبيت و تفاخر نژادي را محو كرده و روز عيد در مني،


در خطبه ي حجة الوداع، فرمودند: «ايها الناس ان ربكم واحد، و ان اباكم واحد، كلكم لادم، و آدم من تراب، ان اكرمكم عندالله اتقيكم، ليس لعربي علي عجمي فضل الا بالتقوي». [3] و در روي اين اساس، قوانين اسلام كه محور آن مساوات و عدل است، وضع گرديده. و اين اساس در عصر طلوع كوكب اسلام، بر خلاف طرز و قوانين همه ي ملل با عظمت و زنده ي دنياي آن روز بود. بالطبيعه، چنين ديني كه حافظه مساوات و حقوق عمومي و ناشر عدل بوه و دعوت به اخلاق فاضله نمايد، نفوس را به طرف خود جلب خواهد كرد. در اسلام، حكم امر به معروف و نيكوكاري و نهي از منكر و زشتكاري، وظيفه و فريضه ي اولي معرفي گرديده: «كنتم خير امة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر.» [4] هر مسلمي بايد به برادر مسلم خود ناصح امين باشد، كه او را از كار زشت، نهي، و به كار نيكو دعوت و تحريض كند.



پاورقي

[1] در اين زمينه، به پاورقي زندگاني محمد (ص 70، ط تبريز) که به قلم ناچيز انجام يافته، بازگشت شود.

[2] سوره‏ي حجرات: «گراميتر شما نزد خدا پرهيزکارتر شما است.» و معناي کلمه‏ي تقوي در همين آيه‏ي شريفه، چنانچه فيلسوف شرق و اسلام، سيد جمال الدين اسد آبادي (متوفاي 1314 ه) در جريده‏ي فريده‏ي العروة الوثقي (ص 50، ط 3، بيروت) بدان تصريح فرموده‏اند، عبارت است از تابع بودن به شريعت و قوانين مقدسه‏ي اسلاميه (اتباع الشريعة). فتدبر.

[3] البيان و التبيين، ص 25، ج 2، ط 2، مصر؛ العقد الفريد، ص 358، ج 2، ط مصر، 1353 ه. ترجمه‏ي حاصل: مردم! پروردگار شما يکي، و پدرتان هم يکي؛ همه‏ي شماها فرزندان آدم، و آدم سرشت از خاک دارد... و عرب بر عجم جز با تقوي برتري را ندارد. به اعيان الشيعه (ص 384، ج 2) نيز بازگشت شود.

[4] آل عمران: «شما مسلمانان بهترين گروهي هستيد که بيرون آورده شده‏ايد در دنيا، براي جمعيت بشر، امر مي‏کنيد به کارهاي نيک، و بازمي‏داريد از کارهاي ناشايست.» زاده‏ي خطاب، عالم مدني و اجتماعي را به زورقي تشبيه مي‏نمايد که هر يک نفر از ساکنين کشتي بخواهد آن را سوراخ نمايد، بايستي سايرين وي را ممانعت نمايند، چه، اگر کشتي سوراخ شود، همگي هلاک خواهند شد.