حامل سر مطهر حسين و ستايش آن حضرت
بشربن مالك، سر مطهر امام حسين، عليه السلام، را آورد و برابر ابن زياد نهاد و گفت:
املاء ركابي فضة و ذهبا
اني قتلت الملك المحجبا
و من يصلي القبلتين في الصبا
قتلت خيرالناس اما و ابا
و خيرهم اذينسبون النسبا
؛ از زمين تا ركاب من را از سيم و زر پر كن، منم كه كشتم آن پيشوا و زعيمي را كه در زير حجاب عصمت خدايي مستور و از لغزشها مصون بود. آن كس كه در كودكي به هر دو قبله، نماز خواند، من كسي را كشتم كه بهترين مردم از جهت مادر و پدر بود. و برترين مردم به هنگامي كه نسبها را به ميان بياورند.
عبيدالله به خشم آمد و گفت: تو كه مي دانستي چنين است چرا او را كشتي؟ به خدا چيزي از من به تو نرسد و تو را به او برسانم، پس او را به قتل رسانيد. [1] .
باري، اين قاتل سنگدل، امام حسين را بدين گونه معرفي مي كند: او
سيد محجب بود و در بعضي از نسخ ملك محجب، يعني؛ بزرگ و پادشاهي كه در زير حجاب حفاظت و صيانت از لغزشها قرار داشت.
او كسي بود كه در كودكي به دو قبله نماز خواند.
و اين جمله، اشاره به تغيير قبله دارد، زيرا اولا مسلمانان رو به بيت المقدس نماز خواندند و سپس به امر خدا، رو به بيت الله الحرام نماز مي خواندند - امام حسين در خردسالي رو به - بيت المقدس و كعبه - نماز خوانده است.
- او بهترين مردم از نظر مادر و پدر بود. آري، مادر او حضرت صديقه طاهره، سلام الله عليها، و پدرش حضرت اميرالمؤمنين علي، عليه السلام، بود.
- بهترين و برترين تمام مردم در مقام ذكر نسب بود و هيچ كس مانند او چنين رشته ي نسب درخشاني نداشت كه جدش پيامبر، مادرش حضرت زهرا، پدرش علي مرتضي، برادرش حضرت مجتبي، عمويش جعفر طيار و مادر بزرگش خديجه و فاطمه بنت اسد بود.
پاورقي
[1] اربلي، علي بن عيسي؛ کشف الغمة، ج 2، ص 51؛ ابن شهر آشوب مازندراني، محمد؛ مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 113؛ قمي، حاج شيخ عباس؛ نفس الهموم، ص 431، با مختصر اختلاف، ضمنا در کشف الغمه گويد: گويندهي اشعار، بشربن مالک بود. مناقب ميگويد: سنان بود. مرحوم مقرم، در مقتل خود ميگويد: او شمر بوده است زيرا مستفاد از زيارت جامعه اين است که قاتل، شمر بوده است.