بازگشت

ابوذر، از امام حسين سخن مي گويد


ابن قولويه، قدس سره، از عروة بن زبير نقل كرده است كه مي گويد: شنيدم ابوذر در آن روز كه عثمان او را به ربذه تبعيد كرد، و مي رفت كه رو به سوي تبعيدگاه خود برود، مردم به او گفتند: اي ابوذر بشارت باد تو را چه آنكه اين چيزها در راه خدا كم است. او گفت: ما أيسر هذا ولكن كيف انتم اذا قتل الحسين بن علي، عليه السلام، قتلا او قال: ذبح ذبحا؟ والله لايكون في الاسلام بعد قتل الحسين اعظم قتلا منه و ان الله سيسل سيفه علي هذه الامة لايغمده ابدا و يبعث ناقما من ذريته فينتقم من الناس و انكم لو تعلمون ما يدخل علي اهل البحار و سكان الجبال في الفياض و الاكام و اهل السماء من قتله، لبكيتم و الله حتي تزهق انفسكم و ما من سماء يمر به روح الحسين، عليه السلام، الا فرع له


سبعون الف ملك، يقومون قياما ترعد مفاصلهم الي يوم القيامة و ما من سحابة تمر و ترعد و تبرق الا لعنت قاتله و ما من يوم الا و تعرض روحه علي رسول الله، صلي الله عليه و آله و سلم، فيلتقيان؛ [1] .

بيرون راندن من از مدينه به ربذه بسي بر من سهل و آسان است، ولي چه مي كنيد آنگاه كه حسين بن علي، عليه السلام، با وضع فجيعي كشته شود - يا آنكه گفت: حسين بن علي با وضعي دردناكي ذبح گردد -. به خدا سوگند بعد از قتل حسين قتلي اعظم و بالاتر نخواهد بود و براستي كه خداوند، شمشير را بر اين امت بيرون مي كشد و آن را هرگز در غلاف نمي برد، عقوبت كننده اي از ذريه او را مي فرستد و او از مردم انتقام مي گيرد و شما اگر مي دانستيد آنچه از قتل او بر اهل درياها و ساكنان كوه ها در آب گيرها و نيزارها و بر اهل آسمان واقع شد، والله آنقدر گريه مي كرديد تا جانتان بيرون رود، و آسماني كه روح حسين، عليه السلام، بر آن مرور كند، نيست، مگر اينكه هفتاد هزار ملك براي او استغاثه و بي تابي مي كنند، با حالت خاص بر پا مي ايستند و مفاصل آنان مي لرزد تا روز قيامت، هيچ ابري نيست كه عبور كند و رعد و برقي داشته باشد، مگر اينكه كشنده ي حسين را لعنت مي كند و هيچ روزي نيست جز اينكه روح امام حسين، عليه السلام، بر رسول خدا، صلي الله عليه و آله و سلم، عرضه مي شود و با هم ملاقات مي كنند.


در اين بخش، نكاتي است كه سيماي زيبا و عظمت مقام امام حسين را نشان مي دهد:

1 - ابوذر، تبعيد خود را در سنين پيري كه به محيط سوزان ربذه در مقابل شهادت امام حسين، كوچك و آسان مي شمارد.

2 - او سوگند به ذات لايزال الهي ياد مي كند كه هيچ قتلي به پايه ي قتل آن حضرت نمي رسد.

3 - خداوند به ازاي قتل آن بزرگوار، شمشير انتقام را بر سر آنان قرار مي دهد و از ذريه ي خود او كسي را برانگيخته مي سازد تا انتقام خون پاك او را از ظالمان بگيرد.

4 - صاحبان حيات در درياها، ساكنان جبال و اهل آسمان بر اثر قتل آن حضرت به سختي ناراحت مي شوند.

5 - ناراحتي آنان به قدري از شهادت جانگداز امام حسين، عليه السلام، زياد است كه اگر مردم مي دانستند، چنان گريه مي كردند كه روح از بدنشان مفارقت كند.

اين جمله، در تبيين عمق فاجعه ي عاشورا و قتل امام حسين، عليه السلام، نقش تام و تمام دارد.

6 - روح امام حسين به هر آسماني كه عبور كند، هفتاد هزار ملك به فزع و فرياد در مي آيند، همگي به پاخاسته، در حالي كه اندامشان مرتعش مي باشد و اين جريان تا روز قيامت،همچنان ادامه دارد.


7 - هر ابري پديدار شود و رعد و برقي داشته باشد، قاتل امام حسين را لعنت مي كند - ممكن است مقصود اين باشد كه رعد و برق آن، لعن بر قاتلان آن سرور و خشم و غضب بر آن سنگدلان است.

8 - هر روز بدون استثنا روح امام حسين با رسول خدا ملاقات دارد. راستي كه اين همه جلال و جمال حسين، عليه السلام، امري حيرت زاست.


پاورقي

[1] ابن قولويه، محمد؛ کامل الزيارات، ص 74، ج 11.