بازگشت

حضرت رباب به ياد امام حسين


يكي از همسران حضرت امام حسين، عليه السلام، حضرت رباب، دختر امرءالقيس است؛ او كه براي امام حسين همسري بسيار باوفا بود، در شهادت شوهر عزيز و محبوبش، اشعاري سروده كه حاكي از شناخت خاص او از امام حسين، عليه السلام، بوده است و سيماي نوراني آن حضرت را به صورت بسيار زيبا و عاطفي و پرجاذبه اي نشان داده است.




ان الذي كان نورا يستضاء به

بكربلاء قتيل غير مدفون



سبط النبي جزاك الله صالحة

عنا و جنبت خسران الموازين



قد كنت لي جبلا صعبا الوذبه

و كنت تصحبنا بالرحم و الدين



من لليتامي و من للسائلين و من

يغني و ياوي اليه كل مسكين



و الله لا ابتغي صهرا بصهركم

حتي اغيب بين الرمل و الطين [1] .



؛ آن نوري كه در پرتو آن همه روشنايي مي يافتند در سرزمين كربلا به شهادت رسيد و بدن مباركش را دفن نكرده، رها كردند، اي دختر زاده ي پيامبر! خدا جزاي خير و پاداش نيكو از ناحيه ي ما به تو عطا كند و ميزان حسنات تو را از خسران و كمبود مصون دارد.

تو از براي من كوهي سخت بودي كه بدان پناه مي بردم و همواره با شيوه ي رحم و ديانت با ما رفتار مي كردي.

بعد از تو براي يتيمان و براي سائلان چه كسي است؟ وچه كسي مسكينان را بي نياز مي كند و اصولا آنها رو به چه كسي بياورند؟

به خدا سوگند كه بعد از تو همسري نمي خواهم تا آنگاه كه در ميان شنها و خاكها پنهان كردم.

اين مخدره با جلالت، سلام الله عليها، به راستي همسر محبوب خود را خوب شناخته و درك كرده و با اشعار جالبي كه در رثاي آن حجت الهي گفته، شناختهايي از امام حسين، عليه السلام، به ما مي دهد:


1 - حسين بن علي نوري بود كه همگان از خورشيد تابناك وجودش روشنايي گرفته، بهره مند گرديده، راهنمايي مي شدند ولي مردم جفاكار او را كشتند و بدنش را هم در بيابان رها كردند.

2 - او شوهر عزيز خود را به عنوان دختر زاده پيامبر ياد كرده، از خدا مي خواهد كه بهترين جزا و پاداش را به او بدهد و اندك خسران و كمبودي در ميزان اعمال و كفه حسنات او پديدار نگردد.

3 - رباب، امام حسين را كوهي گران مي دانسته كه به او پناه مي برده و با وجود او هرگز احساس اضطراب و نگراني نمي كرده است.

4 - به تصريح اين همسر دلسوخته، امام حسين همواره با او و ديگران با شيوه مهر، رأفت و رحمت و با رعايت دينداي، رفتار مي نموده است.

5 - امام حسين در شناخت و برداشت رباب، سرپرست يتيمان و پاسخگوي سائلان و ملجاء و پناهگاه مسكينان بود و از نظر او ديگر كسي مانند حسين براي آنان نمانده كه همه را زير پر و بال عطوفت خود بگيرد.

6 - و در آخر، او امام حسين را در قله اي از رفعت مي ديده است كه هيچكس را لايق نمي دانسته كه به جاي آن بزرگوار، براي همسري خود بپذيرد، و چنين بود تا از دنيا رفت.



پاورقي

[1] اصفهاني، ابوالفرج؛ اغاني، ج 14، ص 165، بنا به نقل نفس الهموم، ص 528.