بازگشت

بيان ديگري از امام صادق


حنان بن سدير مي گويد كه به امام صادق، عليه السلام، عرض كردم:

درباره ي زيارت قبر حسين، عليه السلام، چه مي فرماييد؟ فرمود:

زره و لاتجفه فانه سيد الشهداء و سيد شباب اهل الجنة و شبيه يحيي بن زكريا و عليهما بكت السماء والارض؛ [1] وي را زيارت كن و به او جفا مكن زيرا كه او آقاي همه ي شهيدان و آقاي جوانان اهل بهشت، و شبيه يحيي بن زكريا است و آسمان و زمين بر آن دو، گريست.

حضرت صادق، عليه السلام، در اين عبارت شريفه بعد از آنكه حنان بن سدير را امر به زيارت امام حسين، عليه السلام، مي كند و ترك زيارت آن حضرت را جفاي بر وي قلمداد نموده، او را از جفاي بر امام حسين نهي مي نمايد، چهار عنوان براي آن بزرگوار ذكر مي فرمايد:


1 - او سيد الشهدا است؛ اين كلمه مقدس و گرانسنگ از القاب امام حسين، بلكه از القاب اختصاصي اوست زيرا قبلا به حضرت حمزه نيز سيدالشهدا مي گفتند ولي با حدوث جريان خونين كربلا، امام حسين، عليه السلام، اين لقب را به خود اختصاص داد و امروز در ميان امت اسلام و خصوصا ملت تشيع، هر كجا اين لفظ و واژه ي پر جاذبه گفته شود، امام حسين، عليه السلام، به نظر شنونده مي آيد.

و اين لقب مبارك همچون ديگر القاب آسماني بزرگان، حكايت از يك حقيقت بارز و ثابت مي كند زيرا شهادت آن حضرت در وضع و شرايطي واقع شد و به هيأت و صورتي انجام گرفت كه در هيچ جا و راجع به هيچ كس اين چنين واقع نشد و به لحاظ شرايط ويژه اي كه دارد، در جهان بي سابقه است.

2 - آن بزرگوار، سيد جوانان اهل بهشت است؛ اين معنا در كلام رسول اكرم مكررا آمده است كه: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة؛ [2] حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشتند و با در نظر گرفتن اينكه اهل بهشت، همه جوانند بنابراين، امام حسين سيد همه ي اهل بهشت مي باشد.

3 - امام حسين شبيه به يحيي بن زكريا است؛ آري، اين دو بزرگوار وجوه مشابهت بسيار دارند: هر دو شهيد راه خدايند، سر هر دو از بدن جدا شد، سر هر دو به عنوان هديه و تعارف براي پادشاه ستمكار


زمانشان بردند، و ساير شباهتهايي كه ميان آن دو بزرگوار مي باشد

مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمد ارباب قمي، رضوان الله عليه، مي گويند: حالات حضرت سيدالشهدا، عليه السلام، با يحيي در اموري مطابق است و بعد، دوازده امر را ذكر مي كنند كه ما به صورت اختصار مي آوريم:

همنامي پيش از خود نداشتند، نه پيش از يحيي كسي به نام يحيي آمده بود و نه قبل از حسين كسي به نام حسين نامگذاري شده بود.

آسمان بر هر دو گريست.

مدت حمل هر يك از آن دو، شش ماه بود.

ولادت هر دو با بشارت و مژده ي آسماني بود كه قبلا داده شد.

قاتل هر دو اولاد زنا بودند.

سر هر دو را در طشت طلا گذارده، براي زناكاران و زنازادگان هديه بردند.

خداوند در هر دو مورد، به كشته شدن هفتاد هزار نفر، كيفر كرد.

سر بريده ي هر دو بزرگوار، سخن گفت.

هر دو بعد از ولادت، به آسمان بالا برده شدند.

هر دو در مكان تاريكي اگر مي نشستند، از نور جمالشان روشن مي شد.

وصول هر دو به مرتبه ي مؤكده و عاليه ي خوف از عظمت الهي.

خداوند با هر دو سخن گفت و نقل مي كنند از تفسير مجمع البيان


در تفسير آيه ي وحنانا من لدنا؛ [3] كه حضرت باقر فرمود: مهرباني خدا به يحيي به مرتبه اي بود كه هر زمان مي گفت: يا رب، پاسخ، لبيك يا يحيي مي شنيد و اما راجع به سخن گفتن خدا با حسين، جريان مشهور را نقل كرده كه سر قبر خديجه مناجات مي كرد و جواب آمد:



لبيك لبيك انت في كفني

و كلما قلت قد سمعناه [4] .



4 - چهارمين مطلبي كه در روايت امام صادق، عليه السلام، راجع به حسين، عليه السلام، آمده اين است كه آسمان و زمين بر آن دو گريست. (راجع به اين موضوع قبلا مطالبي ذكر كرديم).



پاورقي

[1] ابن قولويه، محمد؛ کامل الزيارت، ص 305.

[2] ابن شهر آشوب مازندراني، محمد مناقب آل ابي طالب، ج 3، ص 394.

[3] سوره مريم، آيه 13.

[4] ارباب قمي، ميرزا محمد؛ اربعين حسينيه، ص 261 - 262.