بازگشت

بخش ديگري در وصف امام حسين


در دنباله ي مطالب فوق، شهادت ديگري است كه آن نيز متضمن نكاتي بسيار جالب است و در تبيين هدف ما يعني؛ نشان دادن سيماي زيباي حسين، عليه السلام، نقش كامل دارد:

اشهد انك امين الله و ابن امينه عشت سعيدا و مضيت حميدا ومت فقيدا مظلوما شهيدا...؛ شهادت مي دهم كه تو اي حسين، امين خدا و فرزند امين خدايي، خوشبخت و سعادتمندانه زندگي كردي، و ستوده از اين جهان در گذشتي، و پذيراي مرگ شدي، در حالي كه هيچ چيز مصيبت از دست رفتنت را جبران نكرد و مظلوم و شهيد بودي.

14 - امام حسين امين خدا و فرزند امين خدا بود، و شرف براي آدمي همين بس كه امين خدا باشد و خداوند به او اطمينان داشته و امانتدار الهي باشد. جايي كه گروهي امين خائنان مي شوند، امام حسين امين ذات لايزال الهي بود.


15 - زندگي امام حسين مقرون به سعادت بود؛ چه آنكه همه ي زندگي سراسر سعادتش، صرف هدايت، ارشاد، دفاع از حقوق مستضعفين و محرومين و خيرخواهي درباره ي مردم شد و البته زندگي اي كه همراه با انفاق، ايثار، گذشت، تواضع و حمايت از مظلومان و دفع ظالمان بگذرد، زندگي سعادتمندانه اي است.

16 - در گذشت آن بزرگوار قرين ستايش بود و همه از بزرگواري، آقايي، فضيلت، ايثار، اخلاق فاضله و نور هدايت او سخن گفته، از رفتنش تأسف خوردند.

17 - مرگ آن بزرگوار يك فقدان واقعي بود و چه چيز مي توانست اين فاجعه و ضايعه ي بزرگ را جبران كند. آنجا كه كساني مي ميرند ولي گويا اصلا نبوده اند و چون موجوديتي نداشته و اثري مثبت بر حياتشان بار نبوده، مرگشان جايي را خالي نمي كند - چون چيزي نبوده اند - ولي مرگ امام حسين تفسير واژه ي فقدان شد.

18 - آن بزرگوار مظلومانه به شهادت رسيد.

و دراواخر زيارت مي گويند: و اشهد انك وفيت بعهد الله و جاهدت في سبيله حتي اتيك اليقين؛ و من شهادت مي دهم كه تو اي حسين به عهد و پيمان خدايي وفا كردي و در راه خدا جهاد نمودي تا مرگ تو فرا رسيد.

19 - امام حسين به عهد و پيماني كه با خدا بسته بود، - كه دفاع از حريم دين كند و براي احيا دين خدا بپاخيزد، - سستي نورزيد ونقض


پيمان نكرد، بلكه اين رسالت عظيم را به منزل برد و به عهد خود، به نحو شايسته و فوق تصور وفا كرد.

20 - او در راه خدا جهاد كرد و از پاي ننشست تا مرگ و شهادت وي فرا رسيد و به لقاء الله پيوست، خلاصه جهادي كرد كه منجر به شهادت وي گرديد و تا لحظه ي آخر، در مسير جهاد في سبيل الله بود.