بازگشت

سخن امام حسين در عصر تاسوعا


هنگام عصر تاسوعا بود كه در پي وصول نامه ي ابن زياد و فرمان قطعي او به قتل امام حسين، در صورت عدم تسليم، عمرسعد فرمان حمله داد. لشكر، به سوي خيام آل عصمت حمله ور شدند. امام، عليه السلام، جلوي خيمه ي خود شمشير برگرفته و سر به زانو نهاده، به خواب رفته بودند. حضرت زينب، سلام الله عليها، كه صداي فرياد لشكر را شنيده بود، دويد و جريان را به برادر عرضه داشت.


... حضرت عباس، عليه السلام، نيز خدمت برادر آمده و گفت: لشكر مخالف حمله كردند. امام حسين فرمود: جانم فداي تو! برو و با آنان صحبت كن و بپرس كه چه جرياني است. حضرت عباس با حدود بيست نفر به سوي آنان رفته و پرسش كرد كه اين غوغا و حركت براي چيست؟ گفتند: فرمان امير ابن زياد آمده كه به شما بگوييم يا امر او را گردن نهيد و يا با شما بجنگيم و كار را يكسره كنيم.

حضرت عباس فرمود: پس صبر كنيد تا من سخن شما را به برادر عرض كنم. آنان پذيرفتند. حضرت عباس بن علي با سرعت خدمت امام حسين آمد و اين خبر را به عرض رسانيد. امام حسين، عليه السلام، فرمود:

ارجع اليهم فان استطعت ان تؤخرهم الي الغدوة و تدفعهم عنا العشية لعنا نصلي لربنا الليلة و ندعوه و نستغفره فهو يعلم أني قد احب الصلاة له و تلاوة كتابه و الدعاء و الاستغفار؛ [1] به سوي آنان برگرد و اگر بتواني امشبي را از آنان مهلت بخواه و اينكه جنگ را به فردا بيندازند تا امشب مقداري براي پروردگارمان نماز بخوانيم و دعا و استغفار كنيم، چه آنكه خدا مي داند را دوست مي دارم.

عمر سعد خواست تا اين درخواست اباعبدالله الحسين را رد كند، ولي با مخالفت بعضي از سپاه خود مواجه شد و از اين رو مهلت داد.


اكنون بنگريد امام حسين، عليه السلام، كه عاشق شهادت است و مكررا آمادگي خود را براي آن اعلام فرموده و از آن استقبال مي كرده است، در اينجا برادر خود را مأمور مي كند كه هر طور شده يك شب را از آن ظالمان از خدا بي خبر، مهلت بگيرد، تا بار ديگر شبي را به عبادت و نماز و نيايش و استغفار بگذراند و آنگاه جمله اي را ذكر فرموده كه امور و اشياي مورد علاقه ي خود را بيان نموده و معرفي كرده است، مي فرمايد: زيرا خدا مي داند كه من بشدت، نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را دوست مي دارم.

به مقتضاي اين جمله و اين كلام ارزشمند، چهار چيز، مورد علاقه ي جدي و قلبي سيدالشهداء، عليه السلام، بوده است:

1 - نماز؛ اين عبادت مقدس، اين عاليترين مظاهر بندگي خداي تعالي، محبوب حسين بن علي، عليه السلام، بوده است.

2 - تلاوت كتاب خدا، قرآن كتاب الهي و سخن جاويد پروردگار بزرگ است، و امام حسين سخت به تلاوت قرآن، علاقمند بوده و اوقاتي را ويژه قرائت قرآن و تلاوت كتاب خدا قرار داده بودند.

3 - دعا؛ دعا محبوب امام حسين بوده و سخت عاشق آن لحظاتي بوده اند كه دست نيايش به دربار ذات لايزال الهي برداشته و با خداي خود زمزمه و مناجات كنند، دعا و نيايش و راز دل با خدا گفتن با ذات حسين، عليه السلام، عجين شده بود، او بنده ي منقطع به خدا بود و همواره خدا خدا مي كرد.


دعاهايي كه آن بزرگوار در مقام خلوت خود با معبود يگانه و محبوب جانش انشا كرده، عاليترين و زيباترين صورت مناجات و راز دل با خدا و زمزمه ي يك انسان سوخته دل در فراق محبوب بي بديلش مي باشد. دعاي عرفه ي آن بزرگوار، دعاي شب عاشورا و دعاي روز عاشوراي وي درس هاي بزرگي براي انقطاع انسان الي الله تعالي مي باشد.

4 - استغفار؛ امام حسين، عليه السلام، علاقه اي به اين عبادت بزرگ داشت كه همچون تائبان به دربار الهي بيايد و صميمانه استغفار كند و بگويد استغفرالله ربي و اتوب اليه.

اينها اموري بود كه حضرت سيدالشهداء، عليه السلام، به آنها دلبسته بود و سخت علاقه داشت و عمري را با اين برنامه ها گذرانيده و بسر برده بود، اكنون هم كه آخرين ساعات عمرش مي باشد باز دوست مي دارد كه شبي را در ادامه ي همان برنامه ي تمام عمر خود، به صبح بياورد، نماز بخواند، تلاوت قرآن نمايد، دعا و نيايش كند و استغفار بنمايد.

در دنباله ي جريان تاريخي گذشته آمده است كه: و رجع عليه السلام الي مكانه فقام الليل كله يصلي و يستغفر و يدعو و يتضرع و قام اصحابه كذلك يصلون و يدعون و يستغفرون؛ [2] امام حسين به جايگاه خود برگشت و تمام شب را نماز مي خواند و استغفار مي كرد و دعا و تضرع و زاري مي نمود، اصحاب


و ياران او نيز بپاخاسته، نماز مي خواندند، دعا مي كردند و استغفار مي نمودند.

اكنون كساني كه مي خواهند امام حسين را خوب بشناسند و با صفات عاليه و فضايل كريمه ي او آشنا شوند، بنگرند كه امام حسين خود را انساني اهل عبادت و شب زنده داري و اهل تلاوت قرآن و دعا و استغفار معرفي مي كند.

امام حسين نمي گويد من بازي را دوست دارم، موسيقي را دوست دارم، لهويات را دوست دارم، شب نشينيهاي مختلف را دوست دارم و صدها جريانات ديگري كه مع الاسف در جامعه ي ما هست و قابل انكار نيست.

جوانان مسلمان، پسران و دختران،محصلين، دانش آموزان و دانشجويان عزيز اگر مي خواهند در مسير امام حسين، عليه السلام، گام بردارند بايد رو به نماز بياورند، از قرآن كريم، فاصله نگيرند، اهل عبادت و دعا و نيايش باشند و اين برنامه ها را دوست بدارند و بدان پاي بند باشند.

و اين نه بدان معنا است كه بكلي كار و زندگي و تفريح نداشته باشند، كه كار و اشتغالات انساني رونق بخش زندگي است و تفريحات سالم هم در حد معقول و خرد پسند هيچگونه منعي ندارد، ولي در هر حال رهروان راه امام حسين بايد محبت و علاقه به نماز و دعا و تلاوت قرآن و از اين دست برنامه ها داشته باشند و تأثير مثبت معنويات را در


خوشبختي انسان در زندگي، از نظر دور ندارند.

و از آن عزيزان، متواضعانه، مي خواهم به اين نكته توجه كنند كه فاصله گرفتن از نماز، فاصله گرفتن از امام حسين، عليه السلام، است، و بي علاقگي به تلاوت قرآن، بي علاقه بودن به امام حسين است. ترك دعا و مناجات و استغفار، دورافتادن از ارزشهاي الهي و آرمانهاي مقدس امام حسين است.


پاورقي

[1] مفيد، محمد؛ ارشاد، ج 2، ص 90.

[2] مفيد محمد؛ ارشاد، ج 2، ص 94.