بازگشت

سخن امام حسين با حاكم مدينه


معاويه در ماه رجب سال شصت از هجرت مرد. يزيد نامه اي به وليد بن عتبه كه امير و والي مدينه بود نوشت و از او خواست كه از عموم اهل مدينه و خصوصا امام حسين، عليه السلام، براي وي بيعت بگيرد و اگر ازبيعت، امتناع ورزيد، سرش را از بدن جدا كند و براي او به شام بفرستد.


وليد فرستاد و حضرت را حاضر ساخت و نامه ي يزيد را براي او خواند. مروان حكم نيز حاضر بود و گفتگوهايي رد و بدل شد كه ميان امام حسين و مروان به تندي كشيده شد. آنگاه امام حسين، عليه السلام، به وليد فرمود:

ايها الامير إنا اهل بيت النبوة و معدن الرسالة و مختلف الملائكة و بنا فتح الله و بنا ختم الله و يزيد رجل فاسق شارب الخمر النفس المحترمة معلن بالفسق و مثلي لايبايع بمثله و لكن نصبح و تصبحون و ننظر و تنظرون اينا احق بالخلافة و البيعة...، [1] اي امير! ما خاندان نبوت و كانون رسالت، و محل آمد و شد فرشتگانيم؛ خدا با ما افتتاح كرد و گشود و به ما ختم كرده و پايان مي دهد، و يزيد مردي فاسق، گناهكار، ميگسار و آدم كش است كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مي شود و كسي همچون من با كسي مانند او بيعت نخواهد كرد ولي ما و شما شب را به صبح مي رسانيم و مي نگريم و شما هم بنگريد كه كدام يك از ما به خلافت و بيعت شايسته تريم. - كه البته صبح هم شد و حضرت بيعت نكردند -.

در اين قسمت خويشتن را به عنوان خاندان نبوت و معدن رسالت ياد كرده و همه مي دانيم كه او نواده ي نبوت و ريحانه و گل خوشبوي رسالت بود.


و نيز خويشتن را مختلف الملائكه قلمداد فرموده است.

آري، رفت و آمد ملائكه، در خانه ي امام حسين بوده و بلكه آنان با شخص امام حسين سر و كار داشتند و طبق نقلي كه شده جبرئيل گهواره او را مي جنبانيد و از براي او ذكر خواب (لالايي) مي گفت. [2] و خلاصه از لحظه ي تولد تا تمامي مراحل زندگي با ملائكه بودند و فرشتگان به حضورش مشرف مي شدند.



و ديگر اينكه خداوند افتتاح و اختتام وجود را به وسيله ي آنان يا به دست آنان قرار داده، يا اينكه آغاز وجود و پايان حيات هر كس به اذن الله، زير نظر امام حسين و خاندان اوست.

مشابه اين جمله در زيارت جامعه آمده است: بكم فتح الله و بكم يختم.

علامه بزرگ، مرحوم سيد عبدالله شبر، اعلي الله مقامه، در تفسير اين مطلب فرموده است: خداوند به بركت شما وجود را آغاز كرده و در آن را گشوده يا اينكه خلافت را به شما فتح كرده و يا اينكه جميع خيرات و افاضات را با شما فتح كرده و گشوده يا اينكه معنا اين است كه به بركت شما خداوند خلق كرده است زيرا اگر شما نبوديد، آسمان و زميني، خلق نمي شد و نه زميني، و نه خورشيد عالمتابي بود و نه ستاره ي


درخشاني.

و راجع به جمله «و بكم يختم» مي گويند: يعني دولت شما آخر دول است. يا اينكه دولت در آخرت نيز از آن شماست. [3]

باري، در اين مقام، يزيد را به عنوان فاسق، شارب الخمر، قاتل و معلن به فسق، معرفي مي كند.

و آنچه كه از نقطه نظر بحث ما نقش اساسي دارد، جمله ي زيباي «و مثلي لايبايع مثله» مي باشد يعني؛ من با آن كمالات خدايي و فضايل آسماني، هرگز با چنين موجود منحرف و فاسقي بيعت نخواهم كرد. حسين، عليه السلام، هرگز دست موافقت به دست گناهكاري كه آشكارا با خدا مبارزه مي كند و فرمان الهي را ناديده گرفته، به احكام الهي دهن كجي مي كند، نخواهد داد و فضايل و كرامتها را فداي رذيلتها و فسق و فجورها نخواهد نمود.

راستي كه روح و روحيه ي والاي حسين بن علي، عليه السلام، در اين جمله، ترسيم شده است.

چنانكه درس بزرگ و هميشه جاويدي با اين جمله ي مباركه كه به انسانها در همه اعصار داده كه هرگز با فاسقان و فاجران و كساني كه مي گساري مي كنند و از كشتن نفوس زكيه و ريختن خونهاي محترم باكي ندارند، دست موافقت و دوستي و هماهنگي ندهند و مخصوصا


اجازه ندهند كه آنان در سرنوشت امت اسلامي دخل و تصرف كنند.


پاورقي

[1] ابن طاوس، محمد؛ اللهوف في قتلي الطفوف، ص 18 - 19 و ابوعلم، توفيق؛ اهل البيت، ص 447

[2] شوشتري، حاج شيخ جعفر؛ خصائص الحسين، ص 179 و ذکر خواب جبرئيل براي امام حسين اين است:



ان في الجنة نهرا من لبن

لعلي و حسين و حسن



کل من کان محبا لهم

يدخل الجنة من غير حزن.

[3] شبر، سيد عبدالله؛ الانوار اللامعة في شرح الزيارة الجامعه، ص 180.