بازگشت

بيان ديگري از پيامبر


رسول گرامي اسلام، صلي الله عليه و آله و سلم در يكي از كلمات جاويد خود، راجع به امام حسين، عليه السلام،مي فرمايند: حسين مني و أنا من حسين احب الله من احب حسينا حسين سبط من الاسباط؛ [1] حسين از من است و من از حسينم. خداوند، دوست بدار هر كه حسين را دوست بدارد، حسين، سبطي از سبطهاست.


اين روايت را شيعه و سني نقل كرده اند و از اين جهت از اعتبار مخصوص برخوردار است.

در هر حال، در اين عبارت شريف و گرانبها، سه عنوان براي حضرت امام حسين، عليه السلام، ذكر شده است:

1 - حسين از پيامبر و پيامبر از حسين است.

جمله ي نخستين، روشن است و هيچگونه ابهام و اجمالي ندارد، زيرا بطور طبيعي دخترزاده ي هر كسي از اوست و از وي نشأت گرفته است، و امام حسين به حكم اينكه فرزندزاده ي رسول الله است، طبعا از پيامبر، خواهد بود و انشعاب وجودي حسين بن علي از وجود مبارك رسول الله است.

جمله ي دوم، نياز به بيان و توضيح دارد زيرا بحسب ظاهر، شگفت انگيز است كه رسول خدا بفرمايد: من از حسينم. و چگونه ممكن است پدر بزرگ، كه تقدم وجودي دارد از نواده ي خودش باشد و از او كسب وجود و بقا كند؟

ولي حقيقت آن است كه اين مطلب در هر موردي تعجب آور باشد، در مورد پيامبر و امام حسين هيچگونه شگفتي ندارد، زيرا بقاي نام و نشان، آثار و مكتب انسان پرور رسول الله به بركت وجود حسين بود. و اگر حركت و قيام امام حسين و ايثار و فداكاري او در صحنه ي كربلا نبود، بني اميه كه دشمنان خانه زاد اسلام و قرآن و شخص رسول الله بودند،


همه ي آثار، مظاهر دين و هر چه كه يادآور رسول اكرم و رسالت و مكتب او بود، نابود ساخته، از بين مي بردند.

اين نهضت و شهادت شورآفرين امام حسين بود كه بني اميه را مفتضح و رسوا ساخت و نقشه هاي شوم سران كفر و ضلال آل اميه را نقش بر آب نمود، و ملتهاي آن روز و همه ي اعصار را متوجه به روح ديانت نمود و اسلام و قرآن را با شهادت جانانه ي خود بيمه كرد، شرايط را به نفع ديانت و اهل دين عوض نمود و شرايطي را به وجود آورد كه در اعصار مختلف بانگ اذان و فرياد (اشهد ان محمد رسول الله، صلي الله عليه و آله) از مأذنه ها، گلدسته ها، بلندگوها و وسايل جمعي و رسانه ها به گوش جهانيان برسد و نام مقدس و ذكر مبارك رسول الله، پيوسته در روز و شب براي مردم تجديد و خاطره انگيز گردد. بنابراين درست است كه پيامبر هم از حسين، عليه السلام، است.

2 - دوستدار حسين، مورد دوستي خداوند است؛ جمله ي «احب الله من احب حسينا» يا جمله ي دعاييه است يا خبر؛ اگر دعا باشد كه پيامبر مستجاب الدعوة براي محب و دوستدار حسين دعا كرده به اينكه خدا او را دوست بدارد. و چه دعايي بالاتر از اين است كه اولا رسول اكرم، صلي الله عليه و آله و سلم، براي محب و دوستدار حسين، عليه السلام،دعا كند و ثانيا درخواست كند خدا او را دوست بدارد.

و اگر جمله ي خبريه باشد مطلب روشن تر و بالاتر است، زيرا از يك


مطلب مسلم محقق و ثابت، خبر مي دهند و آن اينكه هر كس حسين را دوست بدار، محبوت خداست و خداوند، او را دوست مي دارد و ظاهر عبارت رسول الله، عموميت است، يعني؛ هر كس محب و دوستدار امام حسين شد، مورد محبت و لطف خداوند بزرگ است.

و بنابراين كساني كه آرزومندند تا مورد محبت خداي بزرگ قرار بگيرند و مي خواهند خدا آنان را دوست بدارد، بايد از عمق جان، امام حسين، عليه السلام، را دوست بدارند و با تمام وجود، احساس علاقه و دلدادگي نسبت به آن بزرگوار بنمايند و دنباله روي حضرتش باشند كه در اين صورت، محبت خداوند به سوي آنان جلب خواهد شد.

3 - حسين سبطي از اسباط است.

سبط، در لغت به دو معنا آمده است: اول فرزند فرزند كه در عرف و اصطلاح مردم آن را نوه مي نامند و دوم امت و جماعت.

معناي اول، هر چند اخبار از يك حقيقت و واقعيت است، ولي ذكر و يادآوري آن، آن هم از شخصيت ممتاز عالم وجود، كه گفتارش همه طبق ضوابط حكمت است، خالي از لطافت، بلكه دور از فن بلاغت است، زيرا چه كسي است كه نداند حسين سبطي از اسباط يعني؛ فرزندزاده اي از فرزندزادگان است؟ ذكر اين مطلب، در حقيقت از قبيل توضيح و اضحات است كه شايسته ي مقام يك انسان حكيم نيست.

بنابراين مقصود، معناي دوم است كه حسين، عليه السلام، يك امت از


امتهاي جهان است؛ بدين بيان كه: حسين، عليه السلام، از نظر روحيات بزرگوارانه، و از جهت اخلاق فاضله، مكرمتهاي انساني و اعمال خوب و شايسته و از جهت منطق، قرص، قوي و كوبنده، چونان امتي عظيم مي باشد. او امتي است كه در صورت و شكل يك شخص، متمثل شده و در چهره ي يك نفر تجسم و تبلور پيدا كرده است.

و يا اينكه حسين، عليه السلام، در رفعت شأن و علو مقام، مرتبه ي يك امت را دارد.

يا اينكه اجر و پاداش امام حسين عليه السلام، همچون اجر و ثواب يك امت است.

حقيقت آن است كه همان بيان اول، بهترين بيان است و دو بيان ديگر يعني؛ بيان دوم و سوم نيز بازگشت به بيان اول مي كند و اثر و ثمره ي آن است.

و اين تعبير، بسيار جالب و زيبا اقتباس از قرآن كريم است، چه آنكه خداوند بزرگ، قبلا جد اعلا و والا مقام حسين عليه السلام، را يك امت ناميده، آنجا كه مي فرمايد، ان ابراهيم كان امة قانتا لله حنيفا و لم يك من المشركين شاكرا لانعمه اجتبيه و هداه الي صراط مستقيم؛ [2] تحقيقا ابراهيم، امتي عبادتكار براي خدا و سعادتمند بود، او از مشركين نبود، شكرگزار نعمتهاي خداوند بود، خداوند او را انتخاب كرده، به صراط مستقيم،


هدايت فرمود.

چنانكه مشاهده مي شود در اين آيه ي كريمه، از حضرت ابراهيم، علي نبينا و آله و عليه السلام، و به عنوان امت، ياد شده و اينجاست كه حسين نواده ي ابراهيم، كه وارث او نيز هست، در لسان پيامبر، «امت» خوانده شده است؛

السلام عليك يا وارث ابراهيم خليل الله.



پاورقي

[1] اربلي، علي بن عيسي؛ کشف الغمة في معرفة الائمة، ج 2، ص 10، ناصف، شيخ منصور؛ التاج الجامع للاصول في احاديث الرسول، ج 3، ص 374، ابن اثير، عزالدين علي بن ابي الکرم؛ اسدالغابة، ج 2، ص 19، ج 5، ص 130 و ص 574.

[2] سوره نحل، آيه 120.