بازگشت

قيام عاشورا و عملكردها


چنانكه گفته شد، نهضت عاشورا ميراثي گرانبهاست كه تمامي ارزشهاي مورد نياز جامعه را در خود نهان دارد و مي تواند جامعه را در پرتو انوار خود هدايت كند. در عصر تاريك و غم گرفته ي انسان بي ززهدف و بي انگيزه، عاشورا مي تواند با معارف دست نخورده و زلال خود، انسان را در دوراهيهاي مخوف هدايت كند و راه هاي سعادت را به او بنماياند. بي ترديد، دنياي اسلام در عصر حاضر، دچار انفعال و ركود است و تنها عرصه ي رهنمودها و دستور العملهاي دقيق مي تواند راه سعادت را براي او هموار كند، هر چند متأسفانه تا كنون، آنگونه كه بايد، از اين اقيانوس بي كران بهره برداري نشده است.

به گفته ي يكي از صاحبنظران؛ «افسوس كه شيعه بيشتر بر مصايب عاشورا گريست و كمتر در مسايل عاشورا انديشيد! شيعه عاشورا را نگه داشت ليكن درست نشناساند. آفرين بر او كه نگاه داشت و دريغا از او كه نشناساند.» اين در حالي است كه قيام عاشورا: «هر قطره اش، يك شعور ناب قوي، يك محتواي ژرف غني، يك مكتب آموزنده ي انساني، يك ترتيل خونبار آيات قرآني، يك سجده ي مترنم نوراني يك سيال حيات آفرين اخلاقي و يك حماسه ي پويا در صيرورتهاي آهنگ بشري است.».

ما همواره كوشيده ايم نام عاشورا را زنده نگه داريم، اما هدف و انگيزه ي زنده نگه داشتن عاشورا را فراموش كرده ايم. البته گاه به تبيين اهداف و انگيزه هاي قيام امام حسين (ع) پرداخته مي شود، اما به علت عدم تلاش براي تطبيق آنها با اوضاع جاري جامعه و جهان، كارآيي چنداني ندارند.

از سوي ديگر، شيعه قيام عاشورا و درسهاي آن را همواره در محدوده ي قلمرو خود تفسير كرده، و كمتر كوشيده است به آن رنگ جهاني دهد؛ در حالي كه اين قيام در دل خود، درسهايي دارد كه مي توانند نوع انسانيت را به سر منزل كمال برساند و آن چنان اين ارزشها ناب و زلال است كه هر آزاده اي را به سوي خود مي كشاند؛ به عنوان نمونه در برخي از كشورهاي آسياي دور در سوگواري امام حسين (ع) مراسمي انجام مي شود كه حتي شيعيان نيز از كيفيت آن شگفت زده مي شوند؛ در حالي كه بسياري از آنها شيعه نيستند. همچنين امام حسين (ع) مجدد اسلام است، اما اين نكته در ميان برادران اهل سنت، جاي خود را بازنكرده است. در حالي كه اگر به گونه اي صحيح،

در اين ميان، قيام عاشورا با توجه به ويژگيهايي كه دارد، مي تواند براي احياي ارزشهاي اسلامي و مبارزه با تهاجمات فرهنگي بيگانگان مورد استفاده قرار گيرد؛ چرا كه اولا محبوبيت اين نهضت و شخصيتهاي آن، چنان در ميان توده ي مردم زياد است كه با آغوش باز از آن استقبال مي كنند و ثانيا ارزشهاي حاكم بر آن، انعطاف پذيري بسياري دارند كه بسادگي مي توانند هماهنگ با شيوه هاي جديد عرضه شوند. اما شكي نيست كه اين طرح، مستلزم تحول و تغيير در روشهاي عرضه و شيوه هاي استفاده از اين اقيانوس بي كران است و قالبهاي سنتي نمي توانند رسيدن به چنين آرماني را ميسر سازد؛ به عبارت ديگر، تصورات ذهني و تحقيقات علمي كه در طول ساليان بسيار و با زحمات جانفرساي انديشمندان مسايل اسلامي درباره اين قيام صورت گرفته است، بايد به واقعيتهاي خارجي مبدل شود و به صورت كاربردي و عملي عرضه گردد. ناگفته پپيداست كه در اين راستا علاوه بر متخصصان و آگاهان نسبت به كم و كيف اين قيام، ضرورت توجه به متخصصان و برنامه ريزان اجتماعي، فرهنگي، جامعه شناسي و نظاير آن، نيز كاملا احساس مي شود.