بازگشت

از شاهكارهاي امام حسين


هنگامي كه آن حضرت بر آن شد تا مكه را به سوي عراق ترك كند، جامه ي احرام به تن كرد و بر گرد خانه ي دوست به طواف پرداخت. پس از طواف، ميان مروه و صفا را سعي نمود و آن گاه از احرام خارج گرديد و بدين وسيله عمره را جايگزين حج ساخت؛ چرا كه استبداد اموي آزادي و امنيت او را - كه دو حق طبيعي و انساني همگان، به ويژه كنار حرم امن الهي بود - به خطر افكنده و آن حضرت احساس مي كرد كه خطر ترور و يا توطئه ي ديگر امويان نزديك است و فرزند گرانمايه ي پيامبر ناگزير از ترك خانه ي خدا بود تا بدين وسيله، هم حرمت و شكوه كعبه - با ريخته شدن خون پاك او به دست اوباش نشاندار و يا دژخيمان ناشناس اموي - پايمال نگردد و هم نقشه ي شوم استبداد را نقش بر آب ساخته و تا سر حد امكان و با بهره وري از فرصت نداي آزادي و آزادگي، عدالتخواهي و اصلاح طلبي و ستم ستيزي و فرياد از حق كشي را در كران تا كران جهان اسلام طنين انداز سازد. و اين تصميم هوشمندانه و دليرانه از شاهكارهاي سياسي - مذهبي آن گرانمايه ي عصرها و نسل ها بود.

از «عبدالملك بن عمير» آورده اند كه گفت: هنگامي كه سالار شايستگان، حسين عليه السلام از خانه ي خدا به قصد عراق حركت كرد، «اسماعيل حميري» چنين سرود:



لا ذعرت السوام في فلق الصبح

مغيرا و لا دعوت يزيدا...



من از چوپانان در سپيده دم و شبيخون زدن نمي هراسم، و آن گاه كه از ترس مرگ دست ذلت به دست ظالم دهم تا خود را از خطرهايي كه مرا هدف گرفته اند كنار كشم، نبايد مرا آزادمرد روزگاران بخوانند.