بازگشت

سفير حسين در خانه ي هاني


گروهي از مردم كه براي شنيدن سخنان «عبيد» گرد آمده بودند، پس از شنيدن پيام خشونت بار و سخنان دور از منطق و فريب كارانه ي او از مسجد پراكنده شدند و با پراكنده شدن آنان، گفتار «عبيد» نيز به گوش سفير فداكار حسين عليه السلام، «مسلم»، رسيد. و او نيز با صلاح ديد و پيشنهاد دوستان، از خانه اي كه در آن مي زيست به خانه ي يكي از دوستداران خاندان پيامبر، جناب «هاني»، رفت. و از آن پس سراي هاني به اقامتگاه «مسلم» و نقطه ي اميد دوستداران خاندان پيامبر و محل آمد و شد آنان تبديل شد، اما تلاش او و يارانش در آن بود كه اين جريان دور از چشم جاسوسان حكومت زور و فريب باشد و آنان به اقامتگاه سفير حسين عليه السلام راه نبرند.

«عبيد» پس از سخنان فريبكارانه و پرتهديد خود، به جستجوي «مسلم» پرداخت و در يافتن جايگاه او بسيار پافشاري كرد، اما اقامتگاه او را نيافت و ندانست كه آن حضرت كجاست و از كجا به روشنگري مردم و سازماندهي امور و تنظيم شئون آنان و پيشبرد اصلاحات مي پردازد.


در همان شرايط، «شريك همداني» كه از دوستداران اميرمؤمنان، علي عليه السلام، و از شخصيت هاي بزرگ و گرانقدر و روشنفكر عراق بود و به همراه «عبيد»، يا همزمان با آمدن او به كوفه، وي نيز وارد كوفه شده بود، در خانه ي «هاني» اقامت داشت.

او در همان روزها بيمار گرديد و هنگامي كه «عبيدالله» از دليل نيامدن او به استانداري جويا شد، به او گفتند كه «شريك» در بستر بيماري است و نمي تواند نزد امير بيايد.

او پيام داد كه: سلام مرا به شريك برسانيد و به او بگوييد كه امشب به عيادت او خواهم آمد.