بازگشت

هدف هاي بلند عاشورا


راستي پديد آورنده ي شاهكار شكوهبار عاشورا از آفرينش آگاهانه و حكيمانه و شجاعانه اين فراز از زندگي الهام بخش و زندگي ساز خود، چه چيزي را مي جست؟

كدامين هدف بلند را دنبال مي كرد؟

چه اصل مترقي و انساني را پي مي گرفت؟

كدام گمشده ي مطلوب و محبوب را مي يافت؟

و در انديشه تحقيق چه حال و هواي مطبوع، چه شرايط دوست داشتني، چه فضاي دل نشين و دلنواز و چه دنياي زيبا و عطرآگيني بود؟ و از چه چيزي رنج مي برد و بيزار بود؟

راستي حسين عليه السلام چه مي خواست و چه علل و عوامل و انگيزه هايي او را به خلق اين رويداد شگرف برانگيخت؟ و برانگيزاننده ي آن تجسم خرد و آن مشعل تابناك هدايت و آن سمبل نورافشان عدالت و آزادي و آن نمونه ي پرافتخار رادي و سرفرازي كه بود؟

در راه يافتن پاسخ شايسته به اين پرسش سرنوشت ساز، بهترين و آسان ترين راه نگرش درست و محققانه به منطق روشنگر و راهگشاي خود آن حضرت است و


آن گاه به منطق خاندان گرانقدر و ياران روشنكر و پرواپيشه و فداكارش؛ بايد آن گونه كه زيبنده است به پيام هاي انسان ساز، سخنان جاودانه، نامه ها و سفارشنامه ها، گفتگوهاي ماندگار، شعارها و سروده هاي پرراز و رمز، سخنراني ها و خطابه هاي شورانگيز و شعور آفرين، و ديگر آثار بر جاي مانده از آن پيشواي رادي ها و والايي ها نگريست، در آن صورت است كه شايد، هم با هدف هاي بلند و زندگي ساز او آشنا شد و هم دريافت كه او چه مي خواست و از چه چيزي رنج مي برد و هم به علل و عواملي كه آن حضرت را به تدريج به خلق آگاهانه و حكيمانه و دليرانه و مدبرانه ي اين حماسه بزرگ برانگيخت پي برد و هم انگيزه و انگيزاننده حقيقي آن انسان والا را شناخت و آن گاه خردمندانه انديشيد و الهام گرفت و براي يك زندگي انساني و آزادمنشانه و بشردوستانه و در خور شأن فرد و جامعه خردورز و متمدن و صلح جو و حق طلب درس ها آموخت.