بازگشت

يار يتيمان و بي پناهان


حضرت اباعبداللّه عليه السلام همانند پدر گرامي اش اميرمؤمنان علي عليه السلام از رسيدگي به وضع يتيمان، غافل نبود؛ آن حضرت تلاش مي كرد كه نياز آنان را در جامعه اسلامي، به قدر امكان بر طرف ساخته و مرهمي بر دل اندوهناك آنان بگذارد. بدين جهت به طور ناشناس و در دل شب به رفع حوائج يتيمان و مستمندان، همّت مي گماشت.

اين عمل امام حسين عليه السلام آن چنان دور از انظار مردم بود كه تا بعد از شهادت آن بزرگوار كسي متوجه اين خصلت خدا پسندانه آن حضرت نشد.

شعيب بن عبدالرحمن خزاعي مي گويد: بعد از واقعه عاشورا، مردان قبيله بني اسد، هنگامي كه خواستند جسد مطهّر امام حسين عليه السلام را دفن كنند، در دوش آن حضرت اثر پينه و كوبيدگي زخمي يافتند كه كاملاً از جراحت هاي جنگي متفاوت بود؛ زخم كهنه اي بود كه هيچ شباهتي به زخم هاي روز عاشورا نداشت. از امام زين العابدين عليه السلام در اين مورد سؤال كردند و آن حضرت در پاسخ فرمود: «هذا مِمّا يَنْقُلُ الْجِرابَ عَلي ظَهْرِهِ اِلي مَنازِلِ الاَرامِلِ وَ اليَتامي [1] ؛ اين زخم در اثر حمل بار و كيسه هاي غذا و هيزم به خانه هاي بيوه زنان، يتيمان و مستمندان مي باشد كه پدرم بر دوش خويش آنها را حمل مي كرد.»



مي كشد بار گدايان بر دوش

شهرياري كه به شب بُرقع پوش



مي برد نان يتيمان عرب

ناشناسي كه به تاريكي شب




پاورقي

[1] المناقب، ج 4، ص 66؛ بحارالانوار، ج 44، ص 190.