بازگشت

سه عمل يزيد كه موجب زوال ملك اموي شد (و مخصوصا اثر عظيم حادثه ي كربلا)


ص 216: لقد كانت ضربة كربلا و ضربة مدينة و ضربة البيت الحرام اقوي ضربات بني امية لتمكين سلطانهم و تثبيت بنيانهم و تغليب ملكهم علي المنكرين و المنازعين، فلم ينتصر عليهم المنكرون و المنازعون بشي كما انتصروا عليهم بضربات ايديهم، و لم يذهبوا بها ضاربين حقيقة حتي ذهبوا بها مضروبين الي آخر الزمان، و تلك جريرة يوم واحد هو يوم كربلا فاذا بالدولة العريضة تذهب في عمر رجل واحد مديد الايام [1]


شايد اگر حادثه ي كربلا نبود به اندازه ي ملك بني العباس دوام پيدا مي كرد)...


پاورقي

[1] [تحقيقا ضرباتي که بني‏اميه در کربلا و مدينه و مکه وارد ساختند نيرومندترين ضرباتي بود که براي پايداري حکومت و تثبيت بنيان و چيرگي حکومتشان بر مخالفان خود وارد ساختند، و مخالفان هرگز نتوانستند از آنان انتقام کشند به مانند ضربات دست خود آنان، و بني‏اميه در واقع زننده نبودند بلکه ضربه‏اي خوردند که تا پايان روزگار ادامه دارد. و همين جنايت يکروزه که در کربلا واقع شد موجب گشت که يک دولت عريض و طويل آنچناني تنها به اندازه‏ي عمر يک شخص عمر کند.].