بازگشت

روحيه ي اصحاب ابن زياد


و ركب اناسا منهم الفزع الدائم بقية حياتهم [1] (چون عقيده و وجدانش ضد عمل خودش بود و دائما وجدانش به او القائاتي مي كرد مثل بسياري از كساني كه گرفتار عذاب وجدان مي شوند و فرياد مي زنند: مرا بكشيد! اين وجود ننگين را از بين ببريد! ديوانگي بسر بن ارطاة در آخر عمرش شايد از همين قبيل بوده. آن فرشته ي مأمور عذاب اين گونه افراد همان وجدان خود آنهاست) لأنهم عرفوا الاثم فيما اقترفوه عرفانا


لا تسعهم المغالطة فيه [2] .


پاورقي

[1] [و بر پاره‏اي از آنان در بقيه‏ي عمرشان وحشتي دائمي چيره گشته بود.].

[2] [زيرا آنان به خوبي فهميده بودند که گناهي بزرگ مرتکب شده‏اند به طوري که نمي‏توانستند مغالطه کنند و خودشان را گول بزنند.].