جمله هاي امام حسين به ابوذر
عقاد در ص 64 در مقام بيان فصاحت امام حسين جمله هايي را كه به ابوذر فرموده نقل مي كند:
يا عماه ان الله قادر ان يغير ما قد تري، و الله كل يوم في شأن، و قد منعك القوم دنياهم و منعتهم دينك، و ما اغناك عما منعوك! و ما احوجهم الي ما منعتهم فاسئل الله الصبر و النصر، و استعذ به من الجشع و الجزع، فان الصبر من الدين و الكرم، و ان الجشع لا يقدم رزقا و الجزع لا يؤخر اجلا. [1] .
عقاد مي گويد:
و كان يومئذ في نحو الثلاثين من عمره فكأنما اودع هذا الكلمات شعار حياته كاملة منذ أدرك الدنيا الي أن فارقها في مصرع كربلا. [2] .
اين اشعار را به آن حضرت نسبت مي دهد:
اغن عن المخلوق بالخالق
تغن عن الكاذب بالصادق
و استرزق الرحمن من فضله
فليس غير الله من رازق
من ظن ان الناس يغنونه
فليس بالرحمن بالواثق [3] .
و ايضا:
لعمرك انني لاحب دارا
تكون لها سكينة و الرباب
احبهما و ابذل كل مالي
و ليس لعاتب عندي عتاب [4] .
پاورقي
[1] [عمو جان! خداوند قادر است که وضع کنوني را دگرگون سازد، و خداوند هر روزي دست به کار چيزي است، و اين قوم دنياي خود را از تو باز داشتند و تو دين خود را از آنان. راستي که تو چرا بينيازي از آنچه تو را محروم ساختند، و آنان چقدر به آنچه تو آنها را محروم ساختي نيازمندند. پس از خداوند صبر و ياري بخواه، و از حرص و بيتابي به او پناه بر، که صبر از دين و کرم است. و نه حرص روزي را پيش اندازد و نه بيتابي اجل را به تأخير افکند.].
[2] [و آن روز آن حضرت سي ساله بودند، و گويا شعار تمام زندگي خود را از روزي که پا به دنيا گذارد تا روزي که در قتلگاه کربلا از دنيا مفارقت کرد در اين چند کلمه گنجانده بود.].
[3] [با پيوستن به خالق، از مخلوق بينيازي جو تا با پيوستن به راستگو، از دروغپرداز بينياز شوي، و از فضل خداي رحمان روزي طلب، که جز خداوند روزي دهندهاي نيست. هر کس پندارد که مردم وي را بينياز توانند کرد بيشک به خداي رحمان وثوق و اطمينان ندارد.].
[4] [به جان تو سوگند که من خانهاي را که سکينه و رباب داشته باشد دوست ميدارم. من آندو را دوست دارم و همهي دارايي خود را در راهشان ميدهم، و سرزنش کسي برايم اهميت ندارد.].