بازگشت

بلاغ مبين


وقتي انسان در مطلبي دقت مي كند و به آن توجه دارد و بعد آگاهانه سراغ آيات قرآن راجع به آن مطلب مي رود و در آنها تدبر مي كند، مي بيند چه نكاتي از آيات قرآن استفاده مي كند! در هر موضوعي همين طور است. از آن جمله است موضوع تبليغ. قرآن كريم سبك و روش و متد تبليغ را يا خودش مستقيما و يا از زبان پيغمبران بيان كرده است. يكي از چيزهايي كه قرآن مجيد راجع به سبك و روش تبليغ روي آن تكيه كرده است كلمه ي «البلاغ المبين» است، يعني ابلاغ و تبليغ واضح، روشن، آشكارا. مقصود از اين واژه ي روشن و آشكارا چيست؟ مقصود مطلوب بودن، سادگي، بي پيرايگي پيام است به طوري كه طرف در كمال سهولت و سادگي آن را فهم و درك نمايد.

مغلق و معقد و پيچيده و در لفافه سخن گفتن و اصطلاحات زياد به كار بردن و جملاتي از اين قبيله كه «تو بايد سالهاي زياد درس بخواني تا اين حرف را بفهمي» در


تبليغ پيامبران نبود. آنچنان ساده و واضح بيان مي كردند كه همان طوري كه بزرگترين علما مي فهميدند و استفاده مي كردند، آن بي سوادترين افراد هم لااقل در حد خودش و به اندازه ي ظرفيت خودش استفاده مي كرد (نمي خواهم بگويم همه در يك سطح استفاده مي كنند).

يك نفر مبلغ و پيام رسان كه مي خواهد از زبان پيغمبر سخن بگويد و مانند پيغمبران حرف بزند و مي خواهد راه آنها را برود، بايد بلاغش بلاغ مبين باشد. اين، يك جهت در معني «مبين» البته در اينجا احتمالات ديگري هم هست (و جمع ميان اينها يعني اينكه همه ي اينها درست باشد هم ممكن است) يكي از اين احتمالات در معني كلمه ي «مبين» بي پرده سخن گفتن است؛ يعني پيامبران نه فقط مغلق و پيچيده و معقد سخن نمي گفتند، بلكه با مردم بي رودربايستي و بي پرده حرف مي زدند. سخن خود را با گوشه و كنايه نمي گفتند. اگر احساس مي كردند مطلبي را بايد گفت، در نهايت صراحت و روشني به مردم مي گفتند. [مثلا مي گفتند] «اتعبدون ما تنحتون؟» [1] آيا تراشيده هاي خودتان را داريد عبادت مي كنيد؟


پاورقي

[1] صافات / 95.